#بازتاب
یکی از مخاطبان
#روزنه در واکنش به یادداشت بدمستی با روشنفکران در نقد
#سروش٬ یادداشتی به شرح ذیل ارسال کرده است:
بی ادبی روشنفکران، آینهی ادب آموزِ عالمان
🔵مطلبی با عنوان «بدمستی با روشنفکران» در کانال وزین
#روزنه منتشر شد که لازم دیدم ناظر به آن مختصری بنویسم.
در ابتدای کلام دغدغهمندی و موضعگیری خیرخواهانهی نویسندهی محترم را ارج مینهم و در مقابل در سوء نیت و اغراض سیئهی جناب سروش هم شکی ندارم اما گاه سخنی از دشمن میتواند نقاط ضعف ما را مکشوف کند و انگیزهی اصلاح خلأها را در ما تقویت کند. باید بپذیریم که سنت حوزوی و بزرگان حوزه به رغم مراتب بالای تقوا و علم، واجد نقایصی هم بودهاند که در سایهی توجه به آن نقایص، حوزه میتواند رو به بالندگی و تکامل حرکت کند. ذیل وظیفهی حراست از دین، موظفیم کوچکترین نقص در ساختار علوم دینی را هم به محض اطلاع، اصلاح کنیم.
این که حقیری، اشکال انسان بزرگی را گوشزد کند، نه به بزرگی آن بزرگ خللی وارد میکند و نه حقارت حقیر را برطرف میکند.
در اینکه بخشهایی از سخن جناب سروش غرضورزانه است – مانند بحث پیام تسلیت امام رضوان الله علیه-، شکی نیست و ناگفته پیداست که سخن عبدالکریم سروش در باب حوزه و حوزویان خیرخواهانه و شفیقانه نیست اما وجود این رویکرد در او نباید سبب شود در قضاوت از چارچوب انصاف خارج شویم و انصاف اقتضا میکند پیش از نقد، تلاش کنیم سخن او را درست بفهمیم. استثناءً این کلام او – صرف نظر از نیت گوینده – سخن صحیح و به جایی است و نویسندهی «بدمستی با روشنفکران» پیش از فهم صحیح به نقد آن پرداخته است.
🔵این کوتاه سخن، ناظر به این بخش از کلام اوست: «مایهی تأسف است که علما و بزرگانی که به خصوص پس از انقلاب مطرح شدهاند، با ساینس آشنا نیستند و به عنوان مثال همین بیاطلاعی علامه طباطبایی و شهید مطهری باعث تأثیر بر جهانبینی و دینشناسی آنان شده ...»
🔵در خصوص اصطلاح ساینس باید توجه داشت که این اصطلاح ناظر به خصوص علوم تجربی است و اطلاع آن بزرگواران از مباحث علوم انسانی، آگاهی از ساینس نیست. ادامهی سخن جناب سروش را دو گونه میتوان فهمید. اول اینکه اطلاع از علوم را برای یک عالم دینی ذیل نظریهی قبض و بسط تحلیل کنیم. مبتنی بر پاسخهای داده شده به نظریهی قبض و بسط میتوان فساد این ادعا را نمایان کرد. تفسیر دیگر از این کلام که به نظر حقیر با سیاق سازگارتر است، ناظر به نگاه درجه دوم و فهم دقیق علم با نگاهی علمشناسانه است نه صرف آگاهی از قضایای علوم تجربی. برای کسی که محقق در علوم انسانی است و به بررسی انسان و جوامع انسانی میپردازد، درک چیستی علم و تکنولوژی به عنوان اثرگزارترین پدیدهها بر انسانها و جوامع انسانی واجد اهمیت والایی است.
البته واضح است که آشنایی درجه اول با علم که همان آگاهی از مسائل علم است، به هیچ وجه مستلزم نگاه درجه دوم نیست. چه بسا دانشمند علوم تجربی (ساینتیست) در ردهی بزرگان طراز اول علم در دنیا در حد افتخار جایزه نوبل هم از نگاه درجه دوم بیبهره باشد، چنان که در اکثر موارد اینگونه است؛ لذا حتی اثبات آگاهی کامل مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله علیه از علوم تجربی هم نافی این ادعا نیست.
⚪️به عنوان مثال اگر مسألهی جهتداری و ارزشباری علم که از مسائل مهم فلسفهی علم است را مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید که این مسأله مغفول علمای بزرگ دینی بوده است. این سخن جناب سروش: «باعث تأثیر بر جهانبینی و دینشناسی آنان شده است» گویای همین مطلب است. متأسفانه نگاه علمای دینی به علم حاکی از آن است که نگاه خنثی به علم و تکنولوژی در حد بداهت مورد قبول علمای حوزه است و این خنثیانگاری سبب شده است علم و تکنولوژیِ که برآمده از ارزشها و جهانبینی مدرن است، نقش اسب تروای مدرنیته را بازی کند و با آنکه مقتضی تغییر جهانبینی و ارزشهای جامعهی دینی است، توسط علمای دین و متدینان در آغوش کشیده شود. این مسأله در فقه ما نیز نمود دارد و استفتائاتی که در خصوص مسائل علمی (خصوصا پزشکی) و ابزار تکنولوژیک میشود، اباحهاش منوط به استفادهی مثبت میشود که حاکی از نگاه خنثی است. حال آنکه اگر جهتداری ارزشی و اعتقادی علم و تکنولوژی را بپذیریم حتی منفعت محللهاش هم متضمن تأثیر ارزشی خواهد بود و مقتضی است که روش فقاهت در باب مسائل مرتبط با علم و تکنولوژی با لحاظ مباحث علمشناسانه بهروز شود. سخن در این باب قابلیت تطویل دارد اما احتراز از ملالآوری، مقتضی اختصار است. غرض صرفاً تذکر به باز کردن این پرونده در مجموعه علوم حوزوی بود که ان شاء الله برادران طلبه آن را پی بگیرند.
سید رضا تقوی/ طلبه درس خارج قم
@rozaneebefarda