محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۱ از ۲
در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم
💥اختصاصی
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جناب آقای سروش محلاتی٬ از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است؛ حیثیت سیاسی، علمی، ارتباطات خاص و... .
در این کوتاهنوشت تنها نکاتی را از مجموعهفکری او انتخاب کردهایم و بررسی جامع و پایهای را به ظرفیتهای تفصیلیتر واگذار میکنیم:
۱. محدود کردن اختیارات معصومین(علیهمالسلام):
مطالعه آثار سروش محلاتی نشان میدهد که او با روش فقهی و استفاده از ادبیات علمی رایج در علوم انسانی سکولار٬ در قالب «نفی دیکتاتوری»٬ دایره اختیارات معصوم را محدود میکند و اراده عرف را بر آن ذوات مقدسه تحمیل میکند:
« حکومت حتی بر مبنای نصب الهی و در حق امام معصوم حقی است که به امام برای مردم تعلق گرفته و از قبیل حق ولی در نکاح باکره رشیده است...به دلیل آنکه آنان(عرف) در زندگیشان دستخوش تحول شده و گاه صعود و گاه سقوط میکند لذا آنان حق دارند که درباره شخص فرمانروا تصمیم بگیرند از این رو تا وقتی شهروندان او را به عنوان شایسته حکمرانی شناسایی نکردهاند مسؤولیت حمایت و اطاعت از او را ندارند... متفکرانی که در هیچ شرایطی استبداد را توجیهپذیر نمیدانند اساسا چنین حقی را حتی برای امام معصوم هم به رسمیت نمیشناسند و بدون آنکه جواز زور را مشروط به مصلحت کنند امام معصوم را حتی با این قید و شرط برای قهر و غلبه آزاد نمیدانند.»(دین و دیکتاتوری-مقاله دوم)
طبق این دیدگاه جامعه زمان امیرالمؤمنین(ع) نسبت به تلاش برای به حکومت رسیدن ایشان هیچ مسؤولیتی نداشتند چراکه معاذالله ایشان را به عنوان شخص شایسته حکمرانی شناسایی نکرده بودند.
البته این مبنا از او که شیفته هاشمی رفسنجانی است بعید نیست چراکه طبق نقل سروش آن شخصیت هم چنین مبنایی داشت:
«آقای هاشمی از روز اول به پدیده قدرت نگاه زمینی و واقعبینانه داشت ...و الهی بودن حکومت از نظر ایشان، با الهی بودن پدیدههای دیگر از قبیل ازدواج یا مالکیت فرقی نمیکند... زمینی بودن در این تحلیل به معنی این است که خداوند اجازه حکومت بدون خواست مردم را نداده است.
سؤال: آیا چنین نظریهای به دوران حضور پیشوایان معصوم هم قابل تسویه و تعمیم است؟
پاسخ: از نظر آقای هاشمی همینطور است.»(آیت درایت-هاشمی و نگاه زمینی به قدرت-مصاحبه با نسیم بیداری)
ناگفته پیداست که وقتی کسی حکومت را در عداد مالکیت (آن هم با نگاه فقه فردی موجود) میآورد، در اصل حکومت را به طور کامل به عرف سپرده و شارع را به صرف ممضی تقلیل داده است ممضی که البته گاهی اوقات حاشیهای هم بر نظر عرف میزند.
۲. عقبافتاده و ترسو نشان دادن فقها:
یکی از مناطق حساس شیعه، ارتباط وثیق میان مرجعیت و مقلدین است. ارتباطی حساس که همگان باید مراقب حفظ آن باشند. اما آقای سروش محلاتی با تعمیم برخی رفتارهای جزئی فقها، که چه بسا آن نیز دارای حکمتی بوده باشد، فقها را عقبافتاد و ترسو و بیتدبیر جلوه داده است. به گونهای که انگار فقها فوبیای ابزار نو دارند و هر چیز تازهای ببینند نگران میشوند و تحریمش میکنند و به همین خاطر جناب سروش به مقلدین (که از دید ایشان به خلاف فقها شخصیتهای عاقل و متعادلی هستند) توصیه میکند که نباید در این زمینهها به کلام فقها توجه کنند:
«مروری بر دیدگاههای فقها درباره ابزارهای نو و وسائل جدید حکایت دارد از نوعی برخورد محتاطانه و توأم با نگرانی... دینداران باید با تشخیص قلمرو تقلید صحیح که به حوزه «احکام» مربوط است، در قلمرو مصادیق از عقل و دانش خود استفاده کنند و به دور از تقلید باطل، آگاهانه و بر اساس تحقیق تصمیمگیری کرده و در مصادیق (مانند ماهواره) منتظر فتوای حلال یا حرام از سوی فقها نمانند؛ زیرا آنان غالبا یا با تأخیر و احتیاط، نظر میدهند و چه بسا در شرایطی که ابزارهای نو کاملا شیوع پیدا کرده و فراگیر شده و دیگر مخالفت با آنها هم فایدهای ندارد، فتوا به حلیت میدهند!»(دولت و اجرای شریعت-مقاله هفتم)
🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇
@rozaneebefarda
ادامه در پست بعد