در آن روزیکه عالم تیره میشد 🏴🏴✨🍃🏴🏴✨🍃 پیامبر اسلام محمود ژولیده . در آن روزیکه عالم تیره میشد غمِ عالم به زهرا چیره میشد . پیمبر روحِ خود تسلیم میکرد به جانان جانِ خود تقدیم میکرد . شیاطین زمزمه آغاز کردند ستم بر فاطمه آغاز کردند . همانکه نقشه ی قتل نبی داشت به فکرش فتنه ی حذف علی داشت . سقیفه ابتدای ماجرا نیست! سخن از فتنه ی زنها چرا نیست؟ . یقیناً چند خانه آنطرف تر زنانی از زنانِ فتنه پرور . پدرها را چنان تسخیر کردند که بغض و کینه را تکثیر کردند . هر از گاهی پدرها را چو شیطان نهیبی میزدند آن کینه ورزان . که از قدرت هر آنچه هست دارید! چرا پس دست روی دست دارید؟ . نبی را ابتدا بُهتان بگوئید ز هذیان گوئی اَش چندان بگوئید . نبوت را ز ریشه سست باید خلافت خوبخود در دست آید سران را از قبائل جمع سازید به اصلِ وحی بی وقفه بتازید . کنید ایجاد، شورایی شبانه به چنگ آرید رایی مخفیانه . پیمبر رفت ! حیران از چه هستید به حذفِ دین، پریشان از چه هستید . علی مشغول کارِ غسل و کفن است یقیناً تا سحر مشغول دفن است . خلافت را محک آرید تا صبح بهانه از فدک آرید تا صبح . علی مامور بر صبر و سکوت است از او باشید خاطر جمع ، دربست . اگر دیدید زهرا سر صدا کرد پس او را از علی باید جدا کرد . اگر دیدید حالش روبراه است هراسی نیست ، زهرا پا به ماه است . اگر هم کرد قدری بی قراری به سیلی بشکنید آن پایداری . به بیت وحیِ او هیزم بیارید به همره، جمعی از مردم بیارید . بنای شعله بر بیتش گذارید تنِ او را به ضربِ در سپارید . نترسید اصلاً از سقط جنینی نلرزید از پیِ فضه خذینی . در این فرصت به قصدِ حذف حیدر بگیرید انتقام بدر و خیبر ببندید از گلویش ریسمان را نپندارید عذابِ آسمان را . بَرید او را به مسجد با اهانت بگیرید از علی چندین ضمانت . جوابِ شیونِ زهرا و غیره غلافِ قنفذ و تیغِ مغیره . پس از آن با خیال راحت از او علی میماند و یک بیعت از او . سیادت مال گردد همیشه خلافت از شما گردد همیشه .