4_6046345450527656297.mp3
914.5K
بند اول آقای مارو نیمه شب از خانه بردن با دست بسته از دل کاشانه بردن این تازگی ندارد! هرشب به هر بهانه میریزد از سر بام دشمن میان خانه سیدنا المظلوم امام هادی بند دوم در عالم افتاده شرر از سوز آهت قبرت رو کنده دشمنت پیش نگاهت از ظلم این زمانه غم به دلت نشسته بمیرم اون بی حیا حرمتتُ شکسته سیدنا المظلوم امام هادی بند سوم نور الهُدی و گوشه‌ی زندان تاریک؟ فرزند پیغمبر کجا؟ خانُ الصَّعالِیک؟ بهر مصیبتِ تو قلب رضا گرفته ابنُ الرضا میانِ ویرانه جا گرفته سیدنا المظلوم امام هادی بند چهارم در بین مستی بی حیا داده عذابت کرده حرامی تعارف جامِ شرابت آقای ما کجا و این بد دهان و تحقیر؟ جام شراب کجا و شان نزولِ تطهیر؟ سیدنا المظلوم امام هادی بند پنجم آتش گرفت از غصه ها قلب کبابت پیش همه با طعنه کرد شاعر خطابت کردی دعا بمیری راحت شوی ز دنیا میسوختی و میگفت او ناسزا به زهرا سیدنا المظلوم امام هادی بند ششم اما به بزم مِیْ ندیدی خواهرت را در بین طشت زر ندید خواهر سرت را یک کاروان اسیر و مردان همه حرامی گرد سرِ بریده رقاصه های شامی سیدنا المظلوم امام هادی