سید رضا نریمانی غیر آهی در بساطم نیست ، آه آورده ام هر چه دارم را به امید نگاه آورده ام من گدایی بی کسم ، رو سوی شاه آورده ام با چه امیدی به این خانه پناه آورده ام در رجب توبه به من احساس بهتر میدهد این شب جمعه گدایی طعم دیگر میدهد. سالهای سال غفلت کردن من را ببخش سستی وقت عبادت کردن من را ببخش با همه جز تو رفاقت کردن من را ببخش جای شکرش کفر نعمت کردن من را ببخش درد من دنیا شده پس درد دین رفته کنار حرف حق محض رضای آن و این رفته کنار ریزه خوار لطف سلطانم، علی جانم علی تا علی دارم مسلمانم، علی جانم علی با علی لبریز ایمانم، علی جانم علی تاسحر هر لحظه می خوانم، علی جانم علی یا من ارجوه لکل خیر سائل آمده توبه کرده با پشیمانیِ کامل آمده وقت درد دل شده حال دعایم رابده لطف کن امشب جواب گریه‌هایم رابده درد روح و جسم دارم پس دوایم را بده میهمان آشنایم کربلایم را بده چون در این شبها به سمت کربلا رفتن خوش است کربلا هم گر نشد صحن رضا رفتن خوش است کربلا گفتیم و از کرب و بلایش سوختیم باز شد حرف حسین و با عزایش سوختیم ازغم گودال و ذبح از قفایش سوختیم مادری تا ناله زد از ناله‌هایش سوختیم می‌زنم روی سر از داغ سرت جان می‌دهم من ته گودال جای خواهرت جان می‌دهم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ