نگاه کرد دید یه خانوم قدخمیده.صورتش کبوده. 😭😭 روضه نباید رو زمین بمونه عباسی که همه ی عمر به حسین میگفت سیدی و مولای؛ اینجاهمه ی توانشُ جمع کرد،تا صدای بنی فاطمه رو شنید هرچی نیرو داشت‌ گفت اَخا... حسین از لحن صحبت کردن ابوالفضل فهمید چه بلایی سرش اومده... 😭 سریع خودشُ رسوند.. دست جدا افتاده… مشک جدا افتاده.. دشمن میگه فکر کردم حسین قرآن پیدا کرده... یه چیزی و گرفته هی میبوسه. هی به چشماش میزنه. گف خوب نگاه کردم. دیدم دستای بریده ی ابوالفضله . اومد کنار بدن فقطعوا بالسیوف ارباً ارباً بدن پاره پاره افتاده... همینجور کنار جنازه افتاده. دستش رو بدن عباس... نگاهش به خیمه ست. دشمن گستاخ شده.. داره حمله میکنه سمت خیمه ها ابوالفضل ببین چه بلایی سرم اومده. یه روضه ی دسته جمعی بخونیم... ☑️نباید کم بزاریم امشب ابوالفضل پاشو ببین دشمنا دارن به اشکم میخندن یه ناله ی کربلایی ابوالفضل پاشو ببین دشمنا دارن به اشکم میخندن پاشو پاشو برادر اگه ما زودتر نریم دست زینبُ نامردا میبندن 😭😭😭 غیرت الله ست ابوالفضل نگران خیمه هاست.. تنها جنازه ای که حسین نموند تا لحظه ی آخر بالاسرش،جنازه ی ابوالفضل بود نگران خیمه هاست حسین آخه قبل اومدن، عباس اومد تو خیمه،،، دید بچه ها دور هم جمع شدن... هی میگن العطش عطش که زیاد میشه، جوهره ی صدا گرفته میشه... خاک تو دهنم. استادم میگف بچه ها نمیتونستن حرف بزنن نگاه غریبونه به عمو میکردن‌. زبونشونُ بیرون می آوردن یعنی عمو تشنمونه. گره معجر بچه هارو محکم میکرد بچه ها حواستون باشه میدونست قراره چه اتفاقی بیفته حسینم تو این وضعیت بوده.. دلش پیش عباس یه دلش پیش بچه ها یکی پیش زینب..گریه میکرد. عباس گریه میکرد حسین گریه میکرد داداش، اگه من دارم گریه میکنم پشت و پناه زینبمُ از دست دادم. همه نیرومو از دست دادم همه توانمو ... توچرا گریه میکنی؟؟ صدا زد حسین… داداش؛ سیدی و مولای.. الان که من دارم جون میدم، لحظات آخر عمرم،،، سرم رو زانوی داداش مهربونی مثل توئه درسته تیربارونم کردن، درسته هر کی رسید شمشیر زده،،، اما سرم رو زانوی داداش مهربونی مثل توئه گرفتی دیگه ها.... گریه ام بر اون لحظه ای که… الشمر جالس علی صدرک محتضر دکمه های لباسشم باز میکنن..راحت جون بده. یه ناله ی کربلایی و یاعلی 😭😭 ارباب من و شما تو گودی قتلگاه، دید سینه ش داره سنگینی میکنه چشماشُ باز کرد.. دید زینب از بالا بلندی داره نگاه میکنه... 😭علیَ الله دیگه.. ... 🔻در همین گودال دست و پامیزد 🔺مادرش زهرا……. این میگف وا اماه شمر میگف هرضربه ای که میزدم، یکی گوشه ی گودال میگفت غریب مادر… حسییییین ❇️تموم زندگیم مال حسینه خدا نیاره روزی، روضه خون روضه ی امام حسین بخونه، نتونیم گریه کنیم. تو این روزگار وانفسا که همه جوره میخوان ما رو از امام حسین دور کنن،،، همیشه این جمله آویزه گوشت باشه‌ بگو کوفیان آبُ به رو حسین و بچه هاش بستن نکنه من آب دیدگانمو به رو حسین ببندم.. محک ایمان من و تو حسینه.. یه یاحسین بگو سینه بزنیم...ام البنین یادمون داده..تو بقیع چهارتا قبر درست میکرد.اما روضه ش فقط این بود‌‌....حسییییین.. دلم نمیاد اسم شماها نوشته نشه جزء روضه خون ها.به اسمشقسم مادرش فاطمه روضه خون هارو دوس داره. خدا رحمت کنه قدیمی هارو.. همتونم بلدید بامن بخونید.. دیگر مرا ام البنین نخوانید..واویلا واویلا دیگر مرا ام البنین نخوانید..واویلا واویلا ام البنین دیگر پسرندارد..واویلا واویلا ام البنین دیگر پسر ندارد..واویلا واویلا برا عاقبت به خیرمون برا عاقبت با حسین بودنمون برا گول نخوردنمون دستات و بالا بیار به دستای بریده ی ابوالفضل.. اگه حاجتم داری بسم الله.. ای باوفا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل مشکل گشا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل بچه هارو جمع کرد کسی حرف از عطش برلب نیاره که این خیمه دگر سقانداره ای خدا به دستای بریده ی ابوالفضل عجل لولیک الفرج 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas