ای کاش ، بفهمم که غلط بوده مسیرم آن وقت زِ سر مستیِّ این واقعه سیرم عمرم همه طی شد پیِ یک لقمه ی نانی دیروز جوان بودم و ، امروز چو پیرم دنیام چو ماری که زِبس خوش خط و خالست وابسته و دلبسته ی این مارِ حقیرم!! اُمّید به جز لطف و عنایات خدا نیست مجموعه ای از خَبط و گناهان کبیرم انگار نه انگار که دنیای دگر هست اندر خَم این کوچه ی بن بست اسیرم مانند یکی شاطرِ پیرم که پس از پخت بی مایه شده نانم و درگیر فطیرم! چون دست گرفتار ، گرفتم به مسیری تفسیر اَجِرنا به مِنَ النارُ مُجیرم (تنها) ، نکند چون ملک الموت بیاید انگشت به لب باز بگویی شده دیرم 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————