🎥 هیاهو برای هیچ؛ کاش با قویترشدن تبلیغات آثار هم باکیفیتتر شوند
🔹یک عروسک پارچهای، چند توییت و «بهرنگ علوی»؛ دوربین سلفی روشن میشود و علوی یک بازی زیر پوستی از خود به خرج میدهد و خود را ترسیده نشان میدهد. در صورتی که همه اینها بازی و تبلیغ «ازازیل»، سریال یکی از پلتفرمهای تازهتاسیس است.
🔹البته این اولین بار نیست که کمپینهای تبلیغاتی پلتفرمها روی شور و هیجان عمومی سوار میشوند. پیشازاین پلتفرم تماشاخونه برای سریال «هفت» با هوش مصنوعی تصویر یک تبری را ساخت که از پل عابر پیاده آویزان میشود و برای پدر گواردیولا تصویر خونین «مهران مدیری» را در سطح شهر پخش کرد.
🔹البته آتش تند تماشاخونه پساز چند ماه خاموش شد و چند وقتی میشود از این پلتفرم نمایش خانگی چندان خبری نیست.
🔹گل سر سبد این مدل از کمپینهای تبلیغاتی را باید زخم کاری دانست. اثری که هر واژهای مربوط به قتل و خونریزی بود را در تبلیغات شهری به کار برد. از چاقوی خونین اتوبان لشگری گرفته تا چسباندن یک زخم با این جمله روی آینه بغل ماشینهای ملت: «هیجان از آنچه فکر میکنید به شما نزدیکتر است!»
🔹این مدل از تبلیغات با آنکه در ایران تازه و حتی اغراق شده است ولی از نظر بینالمللی چند سالی میشود که اجرا میشود. بهعنوان مثال در تبلیغات «بازی مرکب»، یک اتوبوس از سربازانی که پوشش صورتی به تن داشتند، در شهر میچرخیدند.
🔹اینکه شرکتهای تبلیغاتی اینقدر پیشرفت میکنند و میتوانند کمپینهای تبلیغاتی قدرتمند تولید کنند بسیار خوب است اما نکته مهم اینجاست که این تبلیغات هیاهو برای هیچ نباشد و پلتفرمها جدای از بالابردن کیفیتشان در تبلیغات، کیفیت آثارشان را هم بالا ببرند.
🔹بد نیست وقتی پلتفرمها و شرکتهای تبلیغاتی کمپینهایی را به تقلید از خارجیها اجرا میکنند، حواسشان باشد که خارجیها هنگام اجراکردن چنین تبلیغاتی روان عمومی را مد نظر قرار میدهند و برندینگهایی که بر مبنای هیجان است را در قالب یک دوربین مخفی یا یک اتفاق ازپیشاعلامشده، اجرا میکنند.
🔹اینکه سریالها ایده تبلیغاتی داشته باشند خیلی هم خوب است اما اگر گمان میکنند با چنین کارهایی میتوانند آثارشان را بهعنوان آثار موفق جا بزنند، بد نیست به تجربه دیگر پلتفرمهای تازهتاسیس نگاهی بیندازند.
✍🏻 محمدحسین سلطانی
🆔
@Masaf