نفس لوامه یا همان وجدان اخلاقی اینکه آدم خطایی می‌کند و بعدش هی خودش را دعوا می‌کند کارِ همان نفس لوامه است. جوری از آدمی حساب می‌کشد انگار که یک مستنطق (بازجو) است در اتاق عدلیه! اگر بخواهیم این وجه نفس را به تصویر بکشیم می‌توانیم بگوییم نفس لوامه بعد از گناه شبیه آدمی است که چشم‌هایش قلوه‌ی خون است! انگار تمام خون بدنش جمع شده باشد در چشم‌هایش! همان طوری به آدم زل می‌زند و او را سرزنش می‌کند! یا شبیه آدمی که نگاهش نگران است، آدم را نگاه می‌کند! یا شبیه کسی که خیلی تعصب دارد روی چیزی! نفس لوامه به انسان یادآوری می‌کند که گناه نکن، چرا که این وصله‌ها به تو نمی‌چسبد! گناه که زیاد شود، آدمیزاد صدای نفس لوامه‌اش را نمی‌شنود! انگار هرچه غفلت است می‌چکاند توی استکان بی‌خیالی و یک‌جا سر می‌کشد! اگر کلید نفس لوامه کار ندهد، حتی لامپ چراغ عقل هم روشن نمی‌شود. خاطرخواه نفس لوامه‌ی خویش باشید! تعصبش را بکشید و دوستش داشته باشید! خیلی جاها به داد می‌رسد! 🖋 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht