جوان است.
ردّپایش همهجا هست.
گاهی به تکثیر اندیشهاش میپردازد و گاه، خود را عمیقاً وقف خلوتنشینی میکند.
گاه نجیب میشود و اینگونه سهم خویش را از ضیافت دنیا میپردازد؛
گاه در دنیای خیال پرسه میزند و اینگونه دوام میآورد.
گاهی از ترس فهمیده نشدن سکوت پیشه میکند.
کُنجی مینشیند.
گاه اشک میریزد،
و گاه همه وجودش میشود آه.
شاکی میشود.
دلتنگ میشود.
اگرچه سکوت میکند اما حرف دارد برای گفتن.
اهل رفاقت است،
آداب رفاقت را میداند .
گاه به زمین میچسبد و گاه بر خلاف جاذبهی زمین به بالا رفتن میاندیشد.
جوان است.
کمی غیرعادی،
کمی ساده،
کمی زیرک،
کمی عجیب
و بسیار پُرهیجان
گاه به متن اصلی رو میآورد و گاه تنها به حواشی تن میدهد.
ادبیاتش متاثر از کتابهایی است که میخواند.
او جوان است،
با دنیایی پر از تناقض
و وجودی مملو از احساس
وعقلی آماده برای دریافت.
فقط کافیست درکش کنیم، بفهمیماش و با او قدم برداریم. دستش را بگیریم و منعطف باشیم و اجازه دهیم دنیاهای بیشتری را فتح کند.
🖋زهرا ابراهیمی
#روز_نوشت
#روز_جوان
https://eitaa.com/roznevesht