هدایت شده از تبیین
⭕️حیات بدن و حیات روح‏ 🔹همه ما این طور خیال می‌کنیم که یک نفر انسان تا وقتی که قلبش کار می‌کند و اعصابش فعالیت دارند و نبضش می‌زند و تا وقتی که در روی زمین راه می‌رود زنده است. چه موقع می‌شود گفت که یک انسان مرده است؟ آن وقتی که طبیب گوشی را روی قلبش می‌گذارد و بعد اعلام می‌کند که قلب بکلی از حرکت ایستاده است. البته از یک جهت همینطور است، ولی این زندگی انسان زندگی انسانی انسان نیست، زندگی حیوانی انسان است. انسان باید این زندگی را داشته باشد ولی این، زندگی مشترک او با همه حیوان‌هاست؛ یعنی یک سگ هم که زنده است همین نوع زندگی را دارد. سگ هم قلبی دارد، اعصابی دارد، رگ‌هایی دارد، خونی در جریان دارد، اعضا و جوارحی دارد. 🔹ولی در یک نوع دیگر غیر از این حیات برای انسان اعلام شده است. انسان از نظر منطق قرآن کریم ممکن است زنده باشد - یعنی در میان مردم راه برود، قلبش ضربان داشته باشد، اعصابش کار بکنند، خون در بدنش در جریان باشد - ولی در عین حال مرده باشد. این تعبیر اساساً از خود قرآن است. مثلاً قرآن می‌گوید: «لِینْذِرَ مَنْ کانَ حَیاً»؛ مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند: و ، و بعد می‌گوید این روی افرادی اثر دارد که شائبه ‏ای از حیات در آنها باشد، اما آن کسانی که مرده‌‏اند قرآن هم روی آنها اثر نمی‌گذارد. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری، (نس ص ۵۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel