✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️لقمان حکیم
🔹پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در مورد
#لقمان_حکیم فرمود: در حقيقت،
#لقمان، پيامبر نبود؛ ليكن بنده اى بود مصمّم، انديشه مند و با حُسن ظن. خدا را دوست میداشت، پس خدا نيز او را دوست داشت و
#حكمت را بر او ضمانت كرد. وسط روز خوابيده بود كه ناگهان به پذيرش خلافت فرا خوانده شد كه: «اى
#لقمان! آيا مى خواهى كه خداوند تو را خليفه اى در روى زمين قرار دهد تا در ميان مردم، به حق داورى كنى؟»،
#لقمان بيدار شد و در پاسخ گفت: «اگر پروردگارم مرا وادار كند، مى پذيرم؛ زيرا مى دانم كه اگر با من چنين كند، يارى ام مى نمايد و دانشم مى آموزد و از خطا نگاهم مى دارد، ولى اگر پروردگارم مرا مخيّر سازد، عافيت را مى پذيرم و بلا را نمى پذيرم». فرشتگانى كه نمى ديدشان، با صدايى به او گفتند: اى لقمان! چرا چنين گفتى؟
🔹لقمان گفت: «زيرا حكمران، در سخت ترين و مشكل ترين مقام جاى گرفته كه ظلم از هر طرف، بر او احاطه دارد؛ [امكان دارد] خوار شود يا يارى گردد؛ اگر به صواب داورى كند، اميد است كه نجات يابد و اگر [در داورى] به خطا رود، راه بهشت را به خطا رفته است. هر كس در دنيا حقير و بى مقام باشد، بهتر از اين است كه صاحب مقام باشد، و هر كس دنيا را در مقابل آخرت برگزيند، دنيا او را مى آزمايد، ولى به پادشاهىِ آخرت دست نمى يابد». فرشتگان از زيبايىِ گفتار او در شگفت شدند.
#لقمان لحظه اى خوابيد و سراسر وجودش آكنده از
#حكمت شد. پس، از خواب بيدار شد و [از آن پس]
#حكيمانه سخن گفت. پس از او،
#داوود (ع) به پذيرش خلافت فرا خوانده شد و او آن را پذيرفت و شرط لقمان را مطرح نكرد... لقمان با دانش و حكمتش، حضرت داوود (ع) را يارى مى كرد. داوود (ع) گفت: «خوشا به حالت اى لقمان! به تو حكمت داده شد و بلا از تو دور گرديد، ولى به داوود خلافت داده شد و دچار مصيبت و فتنه (امتحان و آزمون الهی) گرديد».
📚تاريخ مدينه دمشق، ج ۱۷ ص ۸۵؛ كنز العمّال، ج ۱۴ ص ۳۴ ح ۳۷۸۶۵؛ مجمع البيان، ج ۸ ص ۴۹۴؛ نوادر الاصول، ج ۱ ص ۲۴۷؛ تفسير القمی، ج ۲ ص ۱۶۲
#لقمان_حکیم #لقمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد