هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه تعدد زوجات پيامبر اکرم(ص) 🔹رسول خدا(ص) با بعضی از همسرانش به منظور کسب نیرو و بدست آوردن اقوام بیشتر و در نتیجه به خاطر جمع ‏آوری یار و هوادار بیشتر ازدواج کرد و با بعضی دیگر به منظور جلب نمودن و دلجویی و در نتیجه ایمن شدن از شر خویشاوند آن همسر ازدواج فرمود و با بعضی دیگر به این انگیزه ازدواج کرد که هزینه زندگیش را تکفل نماید و به دیگران بیاموزد که در حفظ ارامل و پیرزنان از فقر و مسکنت و بی کسی کوشا باشند، و مؤمنین رفتار آنجناب را در بین خود سنتی قرار دهند و با بعضی دیگر به این منظور ازدواج کرد که با یک سنت جاهلیت مبارزه نموده و عملا آن را باطل سازد که ازدواجش با زینب دختر جحش به همین منظور بوده است؛ چون او نخست همسر زیدبن‌حارثه پسرخوانده پیامبر بود و زید او را طلاق داد و از نظر رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسرخوانده ممنوع بود؛ چون پسرخوانده در نظر عرب جاهلی حکم پسر را داشت، همانطور که یک مرد نمی‏تواند همسر پسر صلبی خود را بگیرد، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسرخوانده نیز ممنوع بود. رسول خدا (ص) با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط را براندازد، و آیاتی از قرآن در این باب نازل گردید. 🔹و ازدواجش با سوده دختر زمعه به این جهت بوده که وی بعد از بازگشت از هجرت دوم از حبشه همسر خود را از دست داد و اقوام او همه کافر بودند و او اگر به میان اقوامش بر می‏گشت، یا به قتلش می‏رساندند و یا شکنجه‏اش می‏کردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش می‏کردند، لذا پیامبر برای حفظ او از این مخاطرات با او ازدواج نمود. و ازدواجش با زینب دختر خزیمه این بود که همسر وی عبدالله بن جحش در جنگ احد کشته شد و او زنی بود که در جاهلیت به فقرا و مساکین بسیار انفاق و مهربانی می‏کرد و به همین جهت یکی از بانوان آبرومند و سرشناس آن دوره بود و او را مادر مساکین نامیده بودند؛ رسول خدا(ص) خواست با ازدواج با وی آبروی او را حفظ کند (و فضیلت او را تقدیر نماید). و انگیزه ازدواجش با ام سلمه این بود که وی نام اصلیش هند بود و قبلا همسر عبدالله بن ابی سلمه پسر عمه پیامبر و برادر شیری آنجناب بود و اولین کسی بود که به حبشه هجرت کرد. زنی زاهده و فاضله و دیندار و خردمند بود، بعد از آنکه همسرش از دنیا رفت پیامبر به این جهت با او ازدواج کرد که زنی پیر و دارای ایتام بود و نمی‏توانست یتیمان خود را اداره کند. ازدواجش با حفصه دختر عمر نیز بدین جهت بود که شوهر او خنیس بن خداقه در جنگ بدر کشته شد و او بیوه زن ماند. 🔹بنابراین اگر در این خصوصیات و در سیره آنجناب و در زهدی که آن جناب نسبت به دنیا و زینت دنیا داشت و حتی همسران خود را نیز بدان دعوت می‏کرد دقت شود، هیچ شکی باقی نمی‏ماند در این که ازدواجهای پیامبر(ص) نظیر ازدواجهای مردم نبوده، به اضافه اینکه رفتار آنجناب با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهلیت و تجدید حرمت به باد رفته‏شان و احیای شخصیت اجتماعیشان، دلیل دیگری است بر این که آنجناب زن را تنها یک وسیله برای شهوترانی مردان نمی‏دانسته و تمام همّش این بوده که زنان را از ذلت و بردگی نجات داده و به مردان بفهماند که زن نیز انسان است. حتی در آخرین نفس عمرش نیز سفارش آنان را به مردان کرده و فرمود: «الصلوة الصلوة و ما ملکت ایمانکم لا تکلفوهم ما لا یطیقون، الله الله فی النساء فانهن عوان فی ایدیکم...». و تنها همسری که در دختریش با آنجناب ازدواج کرد عایشه دختر ابی بکر بود. ازدواج پیامبر(ص) با عایشه براساس مصالحی که بیان شد صورت گرفت و بعد از بلوغ و رشد عایشه انجام شده است و هرگز پیامبر با یک دختر نابالغ ازدواج نکرده و این ازدواج اتفاقاً به اصرار پدر و مادر عایشه و صلاحدید جهان اسلام آن روز، انجام گرفت. 🔹و پیامبر اکرم زنان خود را مختار کرد که یا با سختیهای معیشتی سازگار باشند و یا با کمال متانت و آرامش طلاق گرفته و دنیا را اختیار کنند که هیچ کدام حتی عایشه حاضر نشد این افتخار همسری پیامبر(ص) را از دست بدهد. نکته مهمتری که باید به آن توجه شود این است که ازدواج و لوازم آن در این عصر را نباید با عصر پیامبر قیاس کرد؛ چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ آب و هوا و وضعیت رشد انسانها. امروزه دختران در سنین بالاتری ازدواج می کنند تا تحصیلات خود را ادامه دهند و... ولی در عصر پیامبر(ص) معطل ماندن یک دختر وجهی نداشت و همچنین در آب و هوای و موقعیت آن عصر دختران ۹ یا ۱۰ ساله کاملاً به سن بلوغ جنسی میرسیدند و ازدواج نیز، چنین قید و بندهایی را نداشت. عظمت معنوی و روحانی پیامبر اکرم(ص) چنان است که تاریخ آن را منعکس کرده است. قرآن کریم به عنوان سند زنده و بی همتای رسالت پیامبر(ص) و گواه همیشگی صداقت و درستی آنحضرت است و همین قرآن مایه شفا و صفای انسانها و موجب هدایت فطرتهای پاک و توحیدی می‌شود. منبع؛ پایگاه حوزه @tabyinchannel