صفحه ۳ ناگفته‌هایی از فراز و فرود‌های زندگی سیاسی در آینه خاطرات ....مقصود اینکه آقای شمس قنات‌آبادی هم با تمام توان وارد معرکه مبارزه سیاسی شده بود و آنچه به من اصرار داشت که من از فعالیت‌های سیاسی پیروی کنم، من نمی‌پذیرفتم و علتش این بود که انگیزه‌های من با او متفاوت بود. من در سیاست وارد نشدم. مبارزات سیاسی ما جنبه اعتقادی داشت به هر حال رعایت رفاقتمان را می‌کردم، اما در اغلب رفتار‌های سیاسی چندان موافق نبودم. ✨او از قدرت آیت‌الله کاشانی به طور کلی استفاده می‌کرد و در اکثر جلسات سیاسی وارد می‌شد و از آن استفاده می‌کرد، در حالی که من چنین چیزی را نمی‌پسندیدم و حتی از موقعیت‌هایی که داشتم استفاده نمی‌کردم مثلاً به یاد دارم روزی که در دمشق با آیت‌الله کاشانی روبه‌رو شدند آیت‌الله شرف‌الدین خطاب به آیت‌الله کاشانی گفتند: آقای مستجانی عمو‌زاده ماست. آیت‌الله کاشانی تعجب کردند که چطور بعد از سال‌های طولانی که با ایشان حشر و نشر داشتم خود را کامل معرفی نکرده‌ام و گفتند: شما تا کنون خود را معرفی نکرده‌اید که از چه فامیلی هستید. عرض کردم: آقا! معرف اشخاص حرکات و رفتار ایشان است نه نسبشان. ✨به هر حال آقای شمس مشغول فعالیت‌های سیاسی خود بود و فعالیت‌ها و همکاری ما با ایشان در دایره رفاقت انجام می‌شد و فقط به عنوان یک دوست او را پذیرفته بودم. ....👇 @sayyedmojtabanavvabesafavi ادامه.....👇