همکار محترم جناب آقای…
دوست عزیزم سرکار خانوم…
همسایه خوب و محترمم جناب آقای…
بستگان و قوم و خویشان محترم…
برادر بسیار عزیزم…
خواهر بسیار مهربانم…
خالهها و داییهای بزرگوارم…
عمهها و عموهای بزرگوارم…
ایام عید نزدیک است
تورم و گرانی زندگی همه را دچار مشکل کرده است، این چیزی نیست که آن را مخفی کنیم و با هم رو دربایستی داشته باشیم.
قیمت آجیل نجومی است. قیمت یک کیلو میوه درجه یک سرسام آور است. جعبه شیرینی از خود شیرینی گران تر شده. تهیه خیلی از خوراکی ها در توان خرید خیلی از خانوادهها نیست.
عیدهای ساده گذشته را هم به یاد داریم، من دوست دارم و میخواهم با اعضای خانواده ام در ایام عید به خانه شما بیایم و دوست دارم شما هم مثل سالهای قبل برای دید و بازدید به خانه من بیایید و این سنت دیرینه بسیار زیبا و قشنگ کم رنگ و فراموش نشود؛
پس باید با خود عهد ببندیم که از خرید اقلام گران مثل ( پسته وفندق بادام ....) و پر هزینه صرف نظر کنیم. چرا؟
تا من و اعضای خانواده ام که به خانه پر مهر و محبت شما می آییم شرمنده نباشیم. از شما انتظار دارم که سفره فخر داشتن در گرانی را جلوی من و خانواده ام پهن نکنید،
تا من هم جلوی خانواده ام خجالت زده نباشم و خانواده ام شرمنده نشوند.
یادت باشد اگر برای دید و بازدید عید به خانه شما آمدم و سفرهات رنگین بود، از دو حالت خارج نیست؛
یا از داشتن است یا نداشتن
که داشتنش با این شرایط فخر فروشی ندارد
و نداشتنش ریا کاری است...
پس عزیزم تو خودت باش؛ ساده باش! من در کنار شما با یک پذیرایی ساده و بدون تشریفات راحتم و به من خوش می گذرد.
دنبال خریدهای گران سفره عید نباش، بگذار همه با هم در ایام عید شاد باشیم. شیرینی زندگی در کنار هم و با هم بودن است. سختیهای زندگی را با سختگیریهای بیجا سخت تر نکنیم!
عید امسال را ساده برگزار کنیم.
در پایان هم در این آخر سال از بزرگواران طلب حلالیت میکنم به خاطر رفتار ،زبان ،و کارهای ناشایست ارادی و غیر ارادی.