🌷🌾🌴🌹🌴🌾🌷 🌹 خاکریز خاطرات ⭐️ یادم می‌آید قبل از عملیات فاو، فرمانده‌ی قرارگاه کربلا بودم. 💭 دو سه شب قبل از عملیات، خواب دیدم که دنبال یک خانه هستم و شهید زین‌الدین می‌گوید: "بیا! من اینجا یک خانه گرفتم، طبقه‌ی بالا مال من و طبقه‌ی پایین را شما بگیر." دیدم خانه‌ی خیلی باصفا و خوبی است. 🌷 شهید زین‌الدین گفت: "من خیلی از اینجا خوشم آمده و راضی هستم." 🌷 بعد گفت: "طبقه‌ی پایین را شما بردار!" ✅ قبول کردم و گفتم: "من بروم با خانمم صحبت کنم؛ چون من هم از اینجا خیلی خوشم آمده، مخصوصاً که شما هم اینجا هستید." 💬 این خواب در ذهن من بود، تا اینکه در عملیات مجروح شدم و تا وقتی مرا به بیمارستان آوردند، بیهوش بودم. 🌹 به هوش که آمدم، اولین چیزی که یادم آمد خواب شهید زین‌الدین بود و آن خانه‌ی زیبا و این که گفته بودم بروم با ... 🎤 راوی: امیر دریادار "عباس محتاج" 🌷🌾🌴🌹🌴🌾🌷 🌼نثار روح مطهر سردار شهید "مهدی زین‌الدین" صلوات🌼