😁 عشق پدر و پسر به جبهه 😁 نه دلشان می آمد مرا تنها بگذارند ، نه دلشان می آمد نروند جبهه. قبل از رفتن هر روز با هم یکی به دو می کردند شوهرم میگفت از این به بعد تو مرد خانه ای، از مادرت مراقبت کن پسرم میگفت نه آقاجون من ۱۴ سالمه ، کاری ازم بر نمی یاد، شما بمانید پیش مادر بهتر است. پدرش در جوابش میگفت: اگر بچه ای ، میروی جبهه چه کار؟ بچه بازی که نیست. جواب میداد لااقل آب که می تونم به رزمنده ها بدم. دیدم هیچ کدام کوتاه نمی آیند گفتم بروید ، هر دوتایتان بروید. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1