✔️
انقلابیگری
ما اگر بخواهیم تفسیر درستی از انقلابیگری داشته باشیم باید به سخنان رهبری مراجعه کنیم؛
فصل الخطاب در مباحث سیاسی برای ما ، آقا است، باید ببینیم نظرات ما مطابق با نظرات او است یا خیر. اینکه یک گروهی به اسم انقلابی چگونه فکر میکنند مهم نیست. مهم این است که بدانیم نظر رهبری چیست.
تفسیر انقلابیگری صحیح گفتمان رهبری است.
خب ببینیم نظر آقا درمورد اصلاح طلبی چیست که بین انقلابی ها به فحش تبدیل شده است.
رهبری اواخر سال ۱۳۷۹ هم در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر میفرمایند:
اصلاحطلبى، يک تكليف و يک مجاهدت است. دولت و ملت موظفاند اصلاحطلب باشند؛ البته اجازه ندهند كه اصلاحطلبى را ديگران براى آنها تعريف كنند. امروز یکی از واژههای رایج، واژهٔ «اصلاحطلبی» است. من در نماز جمعه هم گفتم، بارها هم تکرار کردهام؛
بنده معتقدم اصلاحطلبی، جزو ذات انقلاب است. اصلاً انقلاب، یعنی یک حرکت بزرگ و رو به جلو، که این حرکت هرگز ایستایی ندارد و بهطور دائم پیشرونده است. اصلاحطلبی، یک تکلیف و یک مجاهدت است.
همچنین سال ۱۳۸۳ در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی فرمودند:
“همهٔ كار پيغمبران عبارت بود از اينكه تا مىتوانند اصلاح كنند؛ يعنى فساد را در كشور از بين ببرند؛ اين معناى اصلاح واقعى است. اصلاحات برای هر نظامی لازم است؛
اصلاحات برای هر جامعهای جزو ضروریترین نیازهاست؛ ما هم به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات یعنی اینکه نقاط مثبت و منفی را فهرست کنیم و نقاط منفی را به نقاط مثبت تبدیل کنیم.”
ایشان در سال ۱۳۸۳ هم در جمع خبرگان رهبری میفرمایند:
“
بنده با شعار «اصلاح» صددرصد موافقم؛ اصلاح در روشها، اصلاح در شیوهها، و استقامت در هدفها و مبانی. در اهداف و مبانی، ملاك ما باید «فاستقم كما امرت» باشد.
بههیچوجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛ اهداف، اهداف الهی است و هیچ تردید، شك یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست؛
اما در روشها بایستی تكامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا، جزو كارهای دائمی و برنامههای همیشگی ما باشد؛ ببینیم كدام روش ما، ولو به آن عادت كرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح كنیم. باید مراقب باشیم كه جای این تعبیرات عوض نشود؛
یعنی ما در زمینهٔ اهداف، میگوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نكنیم.”
ایشان در سال ۱۳۸۴ در جمع دانشجویان کرمان، بهصورت کامل این مطلب را بیان میکنند و میفرمایند:
“
دو جناح برای این کشور مثل دو بالاند، که کشور با این دو بال میتواند پرواز کند.
بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطه ی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می کند که بشدت ضد سرمایه گذاری و سرمایه داری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می کند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است.
بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو.
ما باید روش ها را اصلاح کنیم. در روش ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله یی می رسیم که امروز دیگر جواب نمی دهد؛ باید مرحله ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش ها، معنای اصلاح طلبی است.
حالا شما تفکرات خودتان را با این سخنان تطبیق بدهید، اگر شما چنین فکر نمیکنید قطعا تفکراتتان هیچ سنخیتی با رهبری ندارد. برخی میگویند بله ما اصلاح طلبی را قبول داریم ولی فلان شخصیت اصلاح طلب را قبول نداریم، خب ما به اشخاص چیکار داریم؟! مگر همه ی شخصیت های اصولگرا، علیه السلام هستند؟! مگر شما همه ی اصولگرایان را قبول دارید؟! اصلاح طلبی و اصول گرایی یک روش است ، افراد که مهم نیستند. چون شیعه ها خرابکاری کردند ما تشیع را زیر سوال ببریم؟! اصلاح طلبی از اصول انقلاب است و باید همه ی ما اصولگرای اصلاح طلب باشیم گرچه هم بین اصولگرایان هم اصلاح طلبان آدم های نادرستی باشد. یاعلی...
🏴🍃🌸
#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane