🌹خاطره ای از حاج آقا قرائتی🌹
حاج آقای قرائتی میفرمــود من به درد آخونـدی نمی خوردم . بعضی هم غصه من را می خوردند و می گفتنـد قرائتی تو در
#اخلاق که گیـر داری صدا هم که نداری ، نمیتوانی روضـه هم بخوانی پس به چه درد آخوندی می خوری؟
یک روستا هم که رفتم مرا بیـرون کردند . گفتند تو نمی توانی روضه بخوانی . مرا بیرون کردند ، نامه نوشتند به امام جمعه کاشان آیتالله یثربی که ما ایـن
#شیـخ را نمی خواهیـم . روضــه می خواندم و مردم می خندیدند
هرچه روضه میخواندم مردم میخندیدند. نامه نوشتنــد بابا ایـن را نمی خواهیم . مــن ، قرائتی روضه خــوان
#ورشکسته هستـم . بعـد شُغلَم را عوض کردم و پای تخته سیاه آمدم ..
اگر کسی در کنکور رفوزه می شـود نگوید خـاک بر سـرم! دو سال است پشـت کنکور مانـدم . برو
#خیاطی کن ممـکن است لبـاس عـروس بـدوزی دویست هزار تومان مزدش بشود
چه کسی گفته شــما حتماً دانشگاه بروی؟ ممکن است کسی در دانشگاه رد شود و در حوزه قبول شود. در حوزه ردشود و در
#تجارت موفق شود
🍀سبک زندگی اسلامی 🍀