هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «بهانه‌ی خلقت» هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود بلبل ز هجر، بی‌پر و بی‌بال گشته بود از نور گوهری که به خلقت بهانه بود طاغیِ مستِ شب‌زده بدحال گشته بود با چشم‌های خیس خودش دید کودکی مادر میان کوچه لگدمال گشته بود وقتی برای بستن خورشید آمدند یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود گل پاسبان در، شرر شر به جان در پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود مغلول کینه‌ها شده آیات «هل أتی» ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود از خون طفل، یا ز سر تازیانه‌ها چشمان خیس فاطمه بی‌حال گشته بود سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems