هفده شهریور روز ننگ شاه 1⃣ فریدون هویدا روایت می‌کند؛ «پس از راهپیمایی ۱۶ شهریور (سال ۱۳۵۷) فرماندهان نظامی به شاه فشار آوردند که هر چه زودتر در تهران حکومت نظامی اعلام کند. توصیه آنها این بود: «در راهپیمایی امروز سیل جمعیت به راحتی می‌توانست عمارت مجلس و تاسیسات رادیو تلویزیون را به تصرف خود درآورد.... شاه بعداز چند ساعت تردید و دودلی، با سفرای انگلیس و آمریکا به تبادل نظر پرداخت و تصمیم گرفت که تسلیم نظر فرماندهان ارتش شود.» 2⃣ حکومت نظامی صبح روز ۱۷ شهریور خیلی دیر، زمانی که مردم از منزل به قصد راهپیمایی خارج شده بودند اعلام شد علاوه بر آن راهپیمایی همانند روز قبل به صورت کاملا آرام و مسالمت آمیز برگزار می‌شد در این شرایط یگانهای لشکر یک گارد جاویدان راه عبور را از چهار طرف به روی مردم بستند یعنی ارتش از ابتدا به قصد مهار راهپیمایی و متفرق کردن مردم نیامده بود بلکه آمده بود تا مشت آهنین رژیم شاه را با کشتار مردم بی‌دفاع تهران به معترضین سراسر کشور نشان دهد. 3⃣ ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان ژاله بلند شد وقتی مردم راه‌های فرار را به روی خود بسته دیدند، به سوی میدان هجوم آوردند که نیروهای مستقر در میدان هم آنها را به رگبار بستند. در مدت چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند مردم بی محابا مجروحین و شهدا را به روی دست به سوی بیمارستانها حمل می‌کردند بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود مردم اطراف بیمارستانها خانه‌های خود را برای پذیرش مجروحین مهیا می‌کردند... به گزارش ساواک درگیری به خیابان‌ها و میادین اطراف کشیده شد و تا پاسی از شب ادامه داشت و..... 4⃣ در این قتل عام شاهانه که با موافقت انگلیس و آمریکا صورت گرفت، شاپور بختیار گفت: «می‌توانم به یقین بگویم که تعداد کشته‌شدگان حداکثر از ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفر متجاوز نبوده است» البته مردم معتقدند که در قتل عام هفده شهریور ۱۳۵۷ چند هزار نفر شهید شده اند. از همان ایام روز هفده شهریور به «جمعه سیاه» و «روز ننگ شاه» معروف و در تاریخ به یادگار ماند. شهیدان زنده اند الله اکبر 🖌ناصر حسین زاده