#شعر
🌷به نام خدا و با یاد شهیدان 🌷
روی ایوان بهار
پشت پرچین صفا
مادری رو به شعاع خورشید
می شمرد
فاصله ی امروز تا فردا را
کودکش آمده بود و از او می پرسید
مادرم
تو بگو
زندگی یعنی چه ؟
مادرش در سفر فاصله ها
به عقب بر می گشت
تا به دیروز رسید
کودکم ، ای همه باور من
زندگی سرشار از مهر و صفاست
زندگی گلبرگ های سرخ وخونین مزار شهداست
زندگی کودکی کوچه تاریک دل است
زندگی پیری و فرسودگی افراهاست
زندگی کاسه غمناک گدایی است که هر روز
برسر سفره پر مهر صداقت خالیست
ودلش می خواهد که صداقت باشد
که محبت باشد
زندگی توشه فردا چیدن
زندگی کوچ پرستوی دل است
به دیاری که در آن
کاسه هیچ گدایی
خالی از مهر و محبت نشود
ودیاری که در آن
مرگ را راهی نیست
و به قول (( سهراب )) :
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت
از یاد من و تو برود
مریم حسنی
🇮🇷
@sabzpoushan