ای عشق تویی و چشم خونبار
از داغ غمی شکستی انگار
یک کوفه و ظلم بی نهایت
صد بار بخوان و باز بشمار
ده قرن اگر گذشته، ای عشق
از ظلم و ستم به آل اطهار
تنهاست علی هنوز تنهاست
وای منو وای چرخ غدّار
مولای من ای همیشه جاوید
آگاه ترین به هر چه اسرار
هرچند دل ترا شکستند
کوته نظران زشت کردار!
بر رنج و غم زمان علی جان
هر گز تو نبوده ای سزاوار
مانند ترا زمانه در خود
کیِ دیده و کیِ شنیده یکبار
دریاست نگاه مهربانت
خورشید، به مهر تو گرفتار
آیــــــــات زلال آســــــــمانی
در شآن تو آمده ست بسیار
آیینه ی خوبی دو عالم
در خلق نکوی تو پدیدار
در وصفت اگر قصیده ای هست
لطف و نظر تو بوده در کار
ای خوب دل از تو بر نگیرم
جز مهر تو نیستم خریدار
یاد تو که نقش سینه ام شد
گفتم به غمم خدا نگهدار
مولای توو نگاه لطفی
بر مفلس فانی و گنهکار
طوفانزده ام تو ناخدایی
یک لحظه مرا به خویش مگذار
جانها به فدایت ای جوانمرد
خورشید به شب نشسته بیدار
من ماندم و قلب بیقراری
یک عمر در آرزوی دیدار
#محمد_صادق_بخشی
🇮🇷 @sabzpoushan