واژه زن، تنها كلمهای است كه معادل ندارد
دكتر علیرضا داوودی، كارشناس مسائل رسانه و علومشناختی پیرامون قدرت شناختی، زن بهمثابه زن با بیان اینكه در زمینه تركیب شناختی و رسانه، مصادیقی مانند اینترنت دهكده جهانی بیان میشود گفت: برای تنها كلمهای كه نمیتوان معادل آورد و نسبت به آن معادل تفسیرهایی را برشماریم واژه زن میباشد و برای همین بیان شده زن، بهمثابه قدرت شناختی است و نمیتوان ما بهازای بیرونی برای آن آورد.
وی افزود: زن را در پنج لایه مورد بررسی قرار میدهیم؛ لایه اول لایه تشكیلدهنده ذهن زن بهمثابه قدرت شناختی است كه طی آن ذهن یعنی مجموعه بایستههایی كه دریافت و تجزیه كرده و از بستر این تجزیه به گزارهها رسیده است.
لایه دوم لایه ادراك زن میباشد، ذهن زن بر خلاف مرد ثابت است، ولی زمانی كه وارد حوزه ادراك میشویم بینهایت، گزاره خواهیم داشت كه مردها ادراك محدود دارند و زن بینهایت میشود.
ساحت سوم تركیب مدلهاست: زنها در حوزه شناختی یا به مدلی نمیرسند یا اگر برسند قطعاً تركیبی است، برخلاف مردها كه به مدلهای تك ساحتی میرسند برای همین ذهن تركیبی مدل شده زنها معمولاً ورود به آن سخت است. زنان برای حل بحران از راهحلهایی تركیب شده گوشههایی را تركیب میكند كه در ساحت دانش و تجربه شما نبوده است البته در ادبیات عامیانه گفته شده با زنان درگیر نشوید؛ چون امكان دارد به لحاظ ذهنی چیزهایی را خلق كنند كه قابلجبران نباشد. ساحت چهارم تبدیل ذهن زن از حوزه پدافند به آفند از آفند به پدافند است كه این جابهجایی ذهن قدرت آفرین است و فقط شرطی دارد كه آن حوزه جزو تعلقاتش تلقی شود؛ لذا مرز بین عشق و نفرت در ذهن زنان در حوزه شناختی خیلی باریك است؛ ولی در مردان فرایندی است و ذهن زنان همان قدر كه عاشق است همان قدر میتواند به نفرت تبدیل شود و قابلیت ترمیم هم ندارد.
ذهن زنان رسانهایتر از مردان است
داوودی ضمن تأكید بر حوزه آفندی و پدافندی در تركیبها تصریح كرد: ساحت پنجم جنس تبدیل گزارههای ادراك به شناخت ناقص، شناخت ناقص به ادراك ناقصتر است؛ ذهن زنان رسانهایتر از مردان است و اصلاً كاركرد رسانه پروپاگاندا است؛ لذا اراده، هویت، ماهیت، نیاز، انتظار و ضرورت زنان مسائل پیچیدهتری را در حوزة شناختی ایجاد میكند و برای همین است كه قویترین و مؤثرترین و كارآمدترین عناصر در هر جبهه و هر جنگی زنان هستند و خطرناكترین و ازبینبرندهترین عناصر میتواند همان زنان تلقی شوند.
وی با اشاره به اینكه ما هیچ گزارهای در معادل زن نداریم برای همین در حوزه شناختی میگوییم زن، زن است. افزود: حضور زنانه با حضور بهمثابه زن متفاوت است كه میتواند گزارهها را جابهجا كند تا معانی آن تغییر كند.
وی با اشاره به سرفصل حضور زن بهمثابه یك زن افزود: تكامل جامعه در اختیار زن است و زن ناقص نیست، اینكه زن را ناقص میبینند یا ناقض میخواهند و طراحی میكنند جدا است اما زن اگر بهمثابه یك زن حضور پیدا كند طراح میشود و طرح پذیر نمیشوند.