بسیاری از اشکالات و انحرافات از این اشتباه ناشی میشود که بعضی از کسانی که در این مملکت اسلامی و انقلابی مسئولیت دارند و گاه مسئولیتهای مهمی هم دارند علیرغم شواهد و اسناد غیرقابل انکار تاریخی در میزان صداقت و خلوص « اسلامخواهی» و لاجرم «انقلابی بودن» این مردم شک دارند. فکر میکند چون خودش عمیقا به اسلام باور ندارد و برای رسیدن به پست و مقام و جیفه دنیا به ناچار! «مسلماننمایی» میکند و ادای انقلابی بودن درمیآورد و چون خودش با دودوتا چارتای تاریخ این مردم و سرزمین آشنایی ندارد، و در عمق وجودش در برابر غرب احساس حقارت میکند و غربزده است، مردم ایران را هم با متر و معیارهای خودش میسنجد و بر مبنای این توهم و اساس غلط، رفتارهایی میکند که لاجرم خیلی جاها با باورهای اعتقادی و آرمانهای تاریخی و اهداف این مردم در تضاد و تعارض قرار میگیرد و دردسرآفرین میشود و کسانی را که به او هشدار میدهند و از او به حق انتقاد میکنند به بیسوادی و از مرحله پرت بودن و ناآشنا با واقعیات جهان امروزی و ایدهآلیست و افراطی! معرفی میکند و چون بر اساس توهمات و القائات عمل میکند لاجرم کارهای مردم و اداره امور جامعه پیش نمیرود و به مشکلات برمیخورد، مظلومنمایی میکند که «نمیگذارند»!! این جماعت مصداق همان نااهلان نامحرمی هستند که امام(ره) در وصیتنامه خود با قاطعیت هشدار میدهند اجازه ندهید انقلاب و سرنوشت مردم به دست آنها بیفتد. کسانی که برخلاف شعارهایی که میدهند و یقهای که میدرانند در عملکرد و رفتارشان عیان و ملموس است نه به مردم و« جمهوریت» و نه به «اسلامیت» نظام اعتقاد دارند و آن وقت اینجا و آنجا مسئول و مدیر«جمهوری اسلامی» هستند! و با رویکردها و روشهای غلط خود، زحمات و مجاهدتهای این ملت را با خطر مواجه میسازند.کسانی که خاصه در دوران انتخابات و در مناظرات انتخاباتی(مثل همین روزها) برای عوامفریبی و جلب آرا مردم خیلی دم از مردم و در خطر بودن جمهوریت نظام میزنند و مردم را به پای صندوقهای رای و حضور در صف انتخابات میخوانند، اما وقتی خرشان از پل گذشت، با عملکردهای غیرمردمی، مردم را به صف مرغ و تخم مرغ و روغن و کشک و... حواله میدهند و بزرگترین عامل یأس و دلیل دلسردی مردم و رویگردانی و خطر عدم مشارکت حداکثری آنها در انتخابات که خواسته و آرزوی بدخواهان این مردم و کشور است، میشوند.