🔰 شعر خوانی سیاسی-اجتماعی
دکتر
#میثم_مطیعی - بخش دوم
🇮🇷 ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲
📍تهران، میدان آزادی
پر گشوده موشک «سیمرغ» سوی افتخار
تا برقصد «هاتف» و «مهدا» و «کیهان» در مدار
قفلها را انقلاب از پای ایران باز کرد
بیگمان انفاس روحالله این اعجاز کرد
ملتی که مینهد در هر نفس گامی به پیش
میشناسد قدر استقلال و آزادی خویش
گرچه از تحریمها تنگ است مردم دستشان
باز هم ماندند پای کار، ناز شستشان
گرچه مردم دیدهاند از دست نااهلان عذاب
ماندهاند و باز میمانند پای انقلاب
ما صفوف محکم عشقیم، عمّاریم ما
از صف اول نشینان، پرسشی داریم ما:
خون ما تضمین رای و حرمت فریاد ماست
وعده های فصل تبلیغاتتان در یاد ماست
رونق تولید و شوق کاردانی ها چه شد!؟
وعده ی پی در پی رفع گرانی ها چه شد!؟
این تلاطم، این تورم، حق مردم نیست نیست
دَم به دَم این نیش کژدم حق مردم نیست نیست
در تلاطمهای شط فقر پیدامان کنید
در سراشیبی خط فقر پیدامان کنید!
پیش رویت آزمونی سخت و سنگین را ببین
عبرت آموزند، دولتهای پیشین را ببین
هشت سال از عمرمان برجامشان بر باد داد
سعی ناکام و خیال خامشان بر باد داد
قطع میشد برق، میگفتند از تحریمهاست
قطع میشد آب، میگفتند برجامم کجاست؟
قحط واکسن بود میگفتند اف ای تی اف دواست!
بحث مسکن بود میگفتند دست کدخداست!
در تعلل، کار این دولت مبادا بگذرد
فرصت تاریخی خدمت، مبادا بگذرد
این طرف یکعده با جان، سختکوشی میکنند
آن طرف، برخی کماکان کمفروشی می کنند
وای بر آنکس که پشت منصب و میزش خزید
کمفروشی کرد و با مزدش جهنم را خرید
زندهباد آن کس که محکم ایستاد و کار کرد
از حصار خویش رد شد، وقف شد، ایثار کرد
ای صف اول نشسته! آخرت را یاد کن
چون ابوذر بر سر اصحاب زر فریاد کن
چون علی در کارزار سهمگین امتحان
نشتری بر نفس خود زن، وانگهی بر دیگران
بشکن از طوفان غیرت، گردن گردنکشان
نوشنوش مفسدان را زهر کن در کامشان
رشوه در کام مدیران وای اگر شیرین شود
از گلوی رانتخواران چای خوش پایین رود
ای صف اول نشینان! شور ایرانی کجاست؟
کارها بسیار و فرصت کم، سلیمانی کجاست؟
حاج قاسم دردهایش، دردهای مردم است
وای اگر مسئول ما با درد خود سردرگم است
خون ما تضمین رای ماست! هان! جرات کنید
خلق را از شرّ ایل کدخدا راحت کنید
مردم این خطه را جز رخت خون، احرام نیست
هیچ خطّ قرمزی جز عزت اسلام نیست
لاله زار تازهی گلزار کرمان را ببین
معجزات جاری خون شهیدان را ببین
شد مدال افتخار ملت مظلوم ما
گوشوار قلبی آن دختر معصوم ما
اهل این وادی به راه عشق، جان بر کف شدند
پیش روی خصم، با هر لهجه ای، یک صف شدند
خصم، صدها جبهه ی خونین گشود آن روزها
کس جز این مردم، "صف اول" نبود آن روز ها
هرکجا که جنگ و فتنه جار زد در شهر و دشت
عمر این مردم سراسر در "صف اول" گذشت
ای مدیران! حکمرانان! آی کرسی دارها!
از "صف اول" توقع نیست جز ایثارها
خون قاسم گفت با ما: جلوه، در گمنامی است
رای ما مردم، فقط "جمهوری اسلامی" است
خون قاسم گفت از ما تا خدا یک«یاعلی»ست
گفت معیار سعادت، نسبت ما با ولیست
نسبت دلهای ما با آن حکیم راستین
او که سکان دار این کشتیست با صبر و یقین
مردم ما مرد میداناند روز انتخاب
تا مبادا دست نااهلان بیفتد انقلاب
برگههای رأی، رمز اقتدار ما شود
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
ای که گفتی رأیتان هرگز ندارد هیچ سود
اولین سودش همین که پولتان را کرد دود!
گر ندارد هیچ سودی رأی ما در کارزار
خرج کردی فی سبیلالله میلیونها دلار؟
ناامیدان را بگو فردای ایران، روشن است
راه با فانوسی از خون شهیدان، روشن است
ای گرفتار ملامت های تردید آمده
ای خبرهای دروغین را به تمجید آمده
قدری ازبالا ببین, تاریخ را گاهی بخوان
پیش رفتیم، انقلاب نور را کوچک مدان
صبح نزدیک است آری، صبح زیبای ظهور
سربرآور قله نزدیک است، بسمالله نور
🇮🇷
@sabzpoushan