چه نشستهای شاعر؟!
قافیه
حال اهالی غزه را
ردیف نمیکند؛
و از تنور شعر
هیچ نانی
برای کودکان فلسطین
گرم نخواهد شد.
و آه؛
گفتم «نان»؛
چه میشد
دست کریمی اگر
در ماه صلوة و صیام
نان خشکی را
به کودکانِ در محاصره برساند...؟!
باید
که در روزگار خون و جنون
-به قول قیصر شعر انقلاب-
«به بیطرفی واژهها
و واژههای بیطرفی مثل «نان»
دل بست»!
افسوس
که «بیطرفی»
مضحکترین واژه
در روزگار صلح جهانیست...
با همین دو چشم دیدهام
-و دیدهاید-
که سازمان ملل متحد
پس از اعلام بیطرفی
و ابراز نگرانیهای مدام
همیشه
در آغوش صهیونیزم
غش میکند!
کدام بیطرفی؟
چه آشی؟!
چه کشکی؟!
کاشکی البته
عدهای
فقط «بیطرف» باشند،
اما
«بیشرف» نه...
نفتی نشوید جماعت!
چیزی نمانده است
که از چاههای نفت سعودی
خون فواره بزند
و طغیان دوبارهی نیل
دامنگیر حکام مصر شود...
در این روزگار تلخ
و تلخیهای روزگار
کجاست
آن موسایی
به جای دریا
دیوارههای بتنی گذرگاه رفح را
با تکیه بر عصای ارادهی حق
بشکافد؟!
کار
از شعر و ترانه گذشته است؛
حماسهخوان میخواهیم...
چه نشستهای شاعر؟!
سلاح بردار
برادر!
#مصعب_یحیایی
🌸 🇮🇷@sabzpoushan