دردمـنـــــدم، دردهـــــــایـــــــم را، مــــداوا میکنی؟
کـــورِ مـــادرْ زاد را، آیـا تـو بینــا میکنی؟
آمــدم، امّــا چــه حـــالـــی، بــینــوایـــی دربـه در
دُرِّ عـالَـم! در به رویم از کَـرَم وا میکنی؟
گـر گدا کاهل بُـوَد تقصیرِ صاحبخانه چیست؟
این سخن دانم، ولی با من مدارا میکنی؟
دیدهام، دریـای احمــر بـود، خــالـــی شـد ز نَـم
بـارِ دیگـــر، دیـدگـانـــم را تـو دریـا میکنی؟
صـــاف کــردم سینـهام را تـا بـه صحـنت آمدم
بــاز ایـن صحــرای سینــا را مصفّـا میکنی؟
آنقَدَر دل دل نمودم، تا که دل از دست رفت
دل، که از من بردهای، آن را مطلّا میکنی؟
شوقِ دیدارت مرا ای شـاه،خواهد کُشت، لیک
جامِ عشقم میدهی، شیدای شیدا میکنی؟
صفحه صفحه،نامهام دانم که میباشد سیاه
دیده برهم مینهی، نادیده امضا میکنی؟
آنچه دیــدم، آنچه گفتــم، آنچه کــردم، یا رضا
جمله را یکجا به هم پیچیده، امحا میکنی؟
شــرمســـارم بس خـطـا کــردم بـه نادانـی، شمـا
روزِ حشر از من شفاعت کرده،حاشا میکنی؟
نـاشکیبــــم، تـرســــم آخـــــر بشکنـــم پیمـــانـه را
مینشانی در بَرَت ما را ، شکیبا میکنی؟
شعرخواهم،چون شِکرشیرین بُوَد درکامِ خلق
شور بر من میدهی، طبعم شکوفا میکنی؟
همنشینـی بـا شمـا را خـواهـم انـدر عــرشِ رب
از خدا، این خواهشم را هم تقاضا میکنی؟
حــــرمتــم گــوید: هـــویـدا کـن، اگــر داری هنـر
گر هنر در کارِ من دیدی، هویدا میکنی؟
#محمدرضا_فتحی
🇮🇷@sabzpoushan