اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم
شدم غرق تماشا و به دام عشق افتادم
تمام عمر مبهوت شکوه عاشقی بودم
مسیر از بس که زیبا بود مقصد رفت از یادم
نمیدانم کیام یا راهیام سوی کجا تنها
همین اندازه میدانم که اهل عشق آبادم
به راز خندههایم پی نخواهی برد ای دنیا
غمی بی انتها در قلب خود دارم ولی شادم
در این نیزار هر نِی را که دیدم نالهای دارد
به جایی میرسید از دست دل ای کاش فریادم
#عطیهسادات_حجتی
🇮🇷@sabzpoushan