صادقیه ( محبّی )
شنيدم داداشم تلفني به نامزدش ميگفت: يه كاري ميكنم تو پول غرق بشي. حالا چند دقیقه قبلش پول شارژشو از من گرفته بود🤣😆😄😂😃😁😅😂😂🤣🤣