قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی
آمد و از آن چشید و خواست که برود اما
مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس
برگشت و جرعه ای دیگر نوشید.
باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن
از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را
نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل
بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.
مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد.
اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود،
پاهاش به عسل چسبیده بود و توانایی
حرکت نداشت.
در این حال ماند تا آنکه نهایتأ
غرق در عسل جان سپرد.
لذت و خوشی چیزی نیست
جز قطره عسلی بزرگ.
پس باید بدانیم آنکه به نوشیدن مقدار کمی
از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در
شیرینی آن غرق شد، هلاک میشود.