🔹رسانهی منبر
✅ به مناسبت سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) سه شب در منزل یکی از عالمانِ صاحب نام سخنرانی داشتم. بیشتر شرکتکنندگان در این مجلس، "اهل علم" (تعبیری که معمولا برای حوزویها به کار میرود) بودند. سخن راندن در اینگونه مجالس کار سختی است؛ گاهی یک اعراب را نادرست بگویی، همانجا یقهات را میگیرند؛ چه برسد به این که مطلبی بگویی که باب میلشان نباشد و با آن مخالف باشند. با این همه، علاقهی من به رسانهی منبر و نیز احساس تعهد طلبگیام، اقتضا میکرد که این سختی را به جان بخرم. حالا بعد از سه شب سخنرانی شمرده شمردهی همراه با وسواس و دقت، از این توفیق خرسند و شاکرم.
✅ سالها پیش که تازه طلبه شده بودم، فکر میکردم سخنرانی در مجالس مذهبی کار سادهایست؛ ولی حالا اینگونه فکر نمیکنم. به گمانم این کار بسیار دشوار و پیچیده است و هنر زیادی میخواهد. مخاطبهای این مجالس از طیفهای مختلف اجتماعی هستند، با ذائقهها و انتظارات متنوع. راضی کردن همهی آنها کار سختی است و البته نرنجاندن کسی از آنان کاری سختتر. از این گذشته، بیشتر مردم شیوهها و ابزار مختلفی برای دستیابی به اطلاعات مذهبی دارند و طرح موضوعی که برای آنها تکراری نبوده و از سودمندی کافی برخوردار باشد کار دشواری است. شرایط اجتماعی نیز به گونهای است که سخنرانهای مذهبی برای راضی کردن مخاطبان خود و بیان مسائل کاربردی و مفید کار پرچالشی دارند.
✅ با این همه، رسانهی منبر و اساسا "روضهخوانی" هنوز هم از اهمیّت و اعتبار بسیاری برخوردار است. یادم هست یک روز در درس خارج فقه "آشیخ جواد تبریزی"، یکی از حاضران پرسشی مطرح کرد و ایشان پاسخ دادند. آن شخص پرسشِ خود را پی گرفت و استاد ما با گفتن "یا الله شیخنا" از کنار آن رد شد. در نهایت، آن شخص گفت: "اینجا کلاس درس است و نه جلسهی روضه!". آشیخ جواد با بغضی عمیق جواب دادند که "شیخنا شأن مجلس روضه را پائین نیاورید، کاش اینجا هم مجلس روضه بود." حالا کاش این خطبا و منبریها بدانند که شأن این رسانه بالاتر از آن است که هر "رطب و یابسی" را بالای آن گفت.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۲/۹/۲۶
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab