🔪 وقتی #ابراهیم_خلیل پسرش را آورد تا در مِنیٰ قربانی کند: ﴿وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ¹﴾، صدایی آمد و جلوی دست ابراهیم را گرفت و خطاب شد: تو کار را به اتمام رساندی، این اندازه برای تو کافیست، تو اینجا دیگر بایست.
🐏 ابراهیم توقف کرد؛ قوچ را آوردند و به ابراهیم دادند و گفتند: این را قربانی کن.
⁉️ وقتی قربانی کرد، گویا از روی تمنا آهی کشید؛ خطاب آمد: ابراهیم، چرا «آه» کشیدی؟
🤲🏻 عرض کرد: پروردگارا، «آه» کشیدم که چرا این توفیق نصیب من نشد تا به امر تو سر از بدن فرزندم جدا کنم!
⁉️ خطاب آمد: ای ابراهیم، محبوبترین اولین و آخرین نزد تو کیست؟
💖 گفت: حبیب تو #محمد_بن_عبدالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم.
⁉️ خطاب آمد: ای ابراهیم، اگر تو فرزندت را به دست خودت سر ببری دلت را بیشتر به درد میآورد یا فرزند آن پیغمبر به دست امّتش، آن هم کنار آب روان، با لب تشنه؟ دل تو برای کدام بیشتر درد میگیرد؟
💔 گفت: پروردگارا، بریده شدن سر #فرزند_احمد دل من را بیشتر به درد میآورد تا بریده شدن سر فرزند خودم.
❇️ خطاب آمد: ای ابراهیم، به خاطر این جزعی که برای سر بریدهی او پیدا کردی اجر بریدن سر اسماعیل را به تو دادیم...
🌱
📌 ۱. و او را در ازاى قربانىِ بزرگى باز رهانيديم. (الصافات، آیه ۱۰۷)
📚 خصال، ص۵۸؛ عيون أخبار الرضا، ج۱، ص۱۸۷؛ به نقل از کتاب مصباح الهدی، ج۳، آیت الله وحید خراسانی