🔰♻️🔰♻️🔰♻️🔰♻️ 🔆داستان زنان پاک قرآنی🔆 💠قسمت سوم💠 🔟- بلقیس نمونه عقل ، درایت و آینده نگری و حق گرایی بود «اِنّی وَجَدْتُ امْرَاَةً تَمْلِکُهُمْ وَ اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ ... قَالَتْ رَبِّ اِنّی ظَلَمْتُ نَفْسی وَاَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ»14 افزون بر این ، علامه طباطبایی معتقد است عبارت « اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ » بر اساس قرائن در آیه شریفه بیان می دارد که از جمله چیزهایی که به بلقیس داده شده بود دوراندیشی ، عقل ، درایت ، حزم و عزم نیز بود سیاق و دلالت این آیات به طور ضمنی روشن می کند که بلقیس زنی هوشمند ، با درایت ، عاقبت اندیش ، اهل مشورت ، و دارای روح حق گرایی بوده است ؛ زیرا پس از مشاهده دلایل درستی نبوت حضرت سلیمان بلافاصله به خداوند ایمان آورده ، مسلمان می شود و از کفر خود نادم شده ، آن را ظلم به خویش (ظلمتُ نفسی) معرفی می کند . هوش و درایت او از آنجا آشکار می شود که وقتی نامه سلیمان به دستش می رسد با تعمق در آن ، از نامه به وصف کریم یاد کرده ، بلافاصله اظهار نظر نمی کند ، بلکه نخبگان کشوری و لشکری را گرد آورده ، با آنان به مشورت می نشیند . نخبگان لشکری راه مقابله با قدرت را پیشنهاد می کنند ، اما با این حال تصمیم گیری نهایی را برعهده خود بلقیس می گذارند که خود نشان از مقبولیت حزم و عقل او در میان نخبگان دارد . بلقیس بر اساس شناخت و درایت خود تصمیم به تحقیق ، تأمل و مذاکره می گیرد و چون حق برایش آشکار می گردد بلافاصله تسلیم حق می شود. 15 افزون بر این ، علامه طباطبایی معتقد است عبارت « اُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ » بر اساس قرائن در آیه شریفه بیان می دارد که از جمله چیزهایی که به بلقیس داده شده بود دوراندیشی ، عقل ، درایت ، حزم و عزم نیز بود. 16 11- خدیجه نمونه ایثار و احسان بود « ... وَ وَجَدَکَ عَائِلاً... »17 مفسران آیه را اشاره به حضرت خدیجه(س) دانسته اند ؛ زیرا کلمه عائل را به معنای فقیر گرفته و گفته اند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از آنکه مالی نداشت خداوند او را به وسیله حضرت خدیجه علیهاالسلام که اموالش را پس از ازدواج به پیامبر بخشید ، ثروتمند نمود18. افزون بر این ، روایاتی نقل شده که این نظر را تأیید می کند19 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 14- نمل / 43-23 15- ابی الفداء / قصص الانبیاء / ج 2/ ص 273 16- المیزان / ج 15/ ص 355 17- ضحی / 8 18- المیزان / ج 30 / ص 311 19 – بحارالانوار / ج 43 / ص 49؛ البرهان فی تفسیر القرآن / ج 4 / ص 473