بارها گفتم از این عشق چنان مجنونم شک ندارم که در این قلب تو من مسکونم شکر لله کنم سجده بر آن تربت پاک که به این مهر و وفا تا به ابد مدیونم عیب و ایراد اگر در من بیچاره شود به کمالت همه وقت پرده نشین مکنونم در ره کوچه اگر رعشه و رقص دارم از این علتش عاشقم و در همه وقت مفتونم ابر و باد و مه خورشید فلک در کارند همه دانند که من با گهرم همخونم نام من را بنویسید در آن دفتر عشق شهره ی عشق شدم با ادبا همگونم یاسر از شعر و غزلخوانی خود می گوید در جوار شعرا با فضلا مقرونم