🔵چالش رقص شهدا 🔻آخرین لحظه ای که من شهیدهمدانی رادیدم،تقریباچندساعت قبل ازشهادتش بود. یک حالت جوانی ای دراودیدم. من درآن لحظه ی آخرکه شهیدهمدانی رادیدم، یک لحظه تکان خوردم. بعدا فهمیدم که اوازشهادتش مطلع بوده است ..خیلی بشاش وخندان بود، خیلی. آنجا با خنده به من گفت:"بیاباهم یک عکسی بگیریم. شاید این آخرین عکس من وتو باشد."اوخیلی اهل این کارهانبودکه به چیزی اصرارکندوبخواهدمثلا عکس بگیرد؛چه خودش،چه باکسی. وقتی این حرف رازد من تکان خوردم. خواستم بگویم شمانروید‌. از همانجایی که او می خواست برود،من داشتم برمی گشتم..وقتی این حالت رادرشهیدهمدانی دیدم،این شعردرذهنم آمد: چون رهدازدست خوددستی زند چون جهدازنفس خودرقصی کند 👈من این دست رقص را در او دیدم. این حالت پروازرا،این حالت اشتیاق را،این حالت عروج را. 📚ذوالفقار(برش هایی ازخاطرات شفاهی شهیدحاج قاسم سلیمانی)،به اهتمام علی اکبری مزدآبادی ✍️ https://eitaa.com/joinchat/3629121569C77d466f9b1