صبح جمعه دوباره از راه رسید و شما از راه نرسیده اید... خورشید بر آسمان تابید و شما بر چشمان ما نتابیدید... و باز هم باید انتظار را گوشه ی دلهایمان سنجاق کنیم تا روزی که شما بیایی و صبح زندگیمان آغاز شود... خدایا! پس کجا ماند طلوعی که پس از تاریکی است؟!