شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی
🌹🌹
پرسیدم:حمید!مرخصی چی شد؟می تونی بیای جنوب یا نه؟گفت:دوست داشتم بیام،ولی انگار قسمت نیست.ماموریت کاری دارم.نمیشه مرخصی بگیرم.گفتم :این دو سال که همش درگیر کنکور و درس بودم.دوست داشتم امسال با هم بریم،اون هم که این طوری شد.گفت:اشکال نداره،تو اگه دوست داری برو،ولی بدون دلم برات تنگ میشه.گفتم :اگه آقامون راضی نباشه که نمیرم.لبخندی زد و گفت:نه عزیزم،این چه حرفیه؟سفر زیارت شهداست .برو برای جفتمون دعا کن.با اینکه خیلی برایش سخت بود ،ولی خودش من را پای اتوبوس رساند و راهی کرد. هنوز از قزوین بیرون نرفته بودم که پیامک های حمید شروع شد.از دل تنگی گلایه کرد.پیام داد:راسته که میگن زن بلاست،خدا این بلا رو از ما نگیره.سفر جنوب تازه فهمیدم چقدر به بودن کنار هم احتیاج داریم.کل سفر پنج روز بود،ولی انگار پنجاه روز گذشت. اصلا فکرش را نمی کردم این شکلی بشویم.با اینکه شب ها کلی به هم پیام می دادیم یا تماس می گرفتیم،ولی کارمان حسابی زار شده بود!
شب آخر که تماس گرفتم،صدایش گرفته بود.پرسیدم :حمید خوبی؟گفت:دوست دارم زودتر برگردی. تیک تاک ساعت برام عذاب آور شده.به هیچ غذایی میل ندارم.گفتم:من هم مثل تو خیلی دل تنگم.کاش حرفتو گوش داده بودم،می ذاشتم سر فرصت با هم می اومدیم.گفت:روز آخر،منطقه که رفتی،یاد من بودی؟گفتم :آره،توی مناطق که ویژه یادت می کنم.اینجا توی اردوگاه هم یه عکس قدی شهید همت هست.هربار رد میشم فکر می کنم تویی که اونجا وایستادی. خندید و گفت:شهید همت کجا،من کجا.من بیشتر دوست دارم مثل بیسیم چی شهید همت باشم.حال من هم چندان تعریفی نداشت،ولی نمی خواستم پشت تلفن از این حال غریب بگویم،چون می دانستم حمید دل تنگ تر می شود.با اینکه مهمان شهدا بودم،ولی روزهای سختی بود.هم می خواستم پیش شهدا بمانم،هم می خواستم خیلی زود پیش حمید برگردم؛شاید چون حس می کردم هر دوی این ها از یک جنس هستند.در مسیر برگشت که بودم ،بارها با من تماس گرفت.می خواست بداند چه ساعتی به قزوین می رسم.وقتی از اتوبوس پیاده شدم،آن طرف خیابان کنار موتورش ایستاده بود.به گرمی از من استقبال کرد.ترک موتور که سوار شدم،با یک دستش رانندگی می کرد و با دست دیگرش محکم دستم را گرفته بود،حرفی نمیزد.دوست داشتم یک حرفی بزنم و این قُرق را بشکنم،ولی همین محکم گرفتن دستم خودش یک دنیا حرف داشت.
#کتاب_یادت_باشد
#قسمت_چهل_دوم
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها╭
━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮
مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾