واحد اربعین امام حسین علیه سلام
من زینبم اخا آمدم کربلا
تا توشه گیرم از این خاک پر بلا
وای خیز به استقبال من ای پر و بال من
داداش داداش داداش حسین جان
یک اربعین شده گشتم ز تو جدا
کشته منو داداش یاد طشت طلا
وای خیزران و لبت بیچاره دخترت
داداش داداش داداش حسین جان
منزل به منزلم بی تو کشانده اند
حرامیان داداش دشنامم داده اند
وای دختر بوتراب در مجلس شراب
داداش داداش داداش حسین جان
جا مانده دخترت در خرابه ی شام
سنگش زدن داداش از روی پشت بام
وای پا پر آبله بود گوش بی گوش واره بود
داداش داداش داداش حسین جان
غساله یا اخا دست از غسلش کشید
تا آسمان صدای گریه اش رسید
وای کل بدن کبود رویش چون لاله بود
داداش داداش داداش حسین جان
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی