بررسی هارتلند جهان؛
شاید برایتان تعجب آور باشد که هارتلند یا همان قلب جهان کجاست؟! غرب آسیا یا همان اصطلاح جعل شده توسط انگلیسی ها؛ خاورمیانه.
بله غرب آسیا و بویژه منطقه شامات ، ایران ، سواحل جنوبی و شمالی خلیج فارس بدلیل شرایط ایدئولوژیکی،بین الادیانی، انرژی،نگاه های آخرالزمانی، هیدروپولیتیکی، انرژی، حضور تمدن های با اصالت جهانی همچون مادها، بابلی ها، آریایی ها، سومری ها، آشور و نقطه اتصال طلایی سه قاره؛ از طرف استراتژیست های شرق و غرب دارای اهمیت زایدالوصفی می باشد.
هنری کیسینجر در کتاب the new word با بررسی تمدن های رقیب لیبرالیسم سرمایه داری از جمله چین کنفوسیوسی و روس ارتدوکسی، وقتی به این منطقه می رسد، تنها گفتمان و نظریه تمدن سازی که دارای نگاه جهانی به موازات تمدن غربی می باشد را" انقلاب اسلامی ایران با درون مایه اسلام سیاسی شیعی" معرفی می کند.
وی تمامی نکات تمدنی جملات حضرت امام ره و حضرت آقا را در کتاب خود با نام" آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای" بررسی نموده و در نهایت تنها ظرفیت تمدن ساز با نگاه و تراز جهانی را در کشور ایران تشخیص می دهد.
قابل تصور و بسیار بدیهی است وقتی فلاسفه سیاسی و استراتژیست های غرب در مراکز تولید فکر و تصمیم سازی به این نتیجه رسیده اند، مراکز و اتاق های تصمیم گیر بویژه صهیونیسم جهانی در کل ۵ قاره بدنبال کند کردن، متوقف کردن، استحاله کردن، نابود کردن آن اهتمام تمام عیار داشته باشند.
نمی خواهیم سیر چهار دهه دشمنی را تشریح و تبیین نماییم لیکن بعد از پایان دوران دفاع مقدس و ناکامی مفرط در دست یابی به موارد فوق الذکر، پروژه های بعدی بر بستر اقدامات نیمه سخت و نرم با نام های متنوع هوشمند، نیابتی و...در گرفته است. اما در حال حاضر و بویژه بعد از فروپاشی داعش در سال ۹۶ مدل ترکیبی بر پایه منازعات شناختی طراحی و در لایه های متنوع فرهنگی، اجتماعی،رسانه ای، اقتصادی،سایبری،امنیتی، سیاسی،علمی،صنعتی پیاده سازی شده است. در یک کلام بدنبال هویت سوزی تمام عیار در تمامی شقوق گفته شده برای هویت سازی بر اساس مدل نرمالیزاسیون مطلوب تمدن غربی هستند.
بی تردید همان طور که دفاع مقدس ۸ ساله ما شاهد پیروزی و شکست، اسیر گیری و بالعکس، عقب نشینی و پیشروی، دور خوردن و دور زدن، کمبودها و امکانات، بی برنامگی ها و مدیریت های جهادی و... بوده است، دفاع مقدس کنونی ما یا همان" خرمشهرهای پیش روی گفته شده چند سال پیش حضرت آقا" هم دارای نقاط قوت و ضعف، پیش روی و عقب روی، امکانات و کمبودها و... می باشد.
به یقین جنگ اقتصادی با پشتوانه عملیات رسانه ای و تبلیغی بر مدار تغییر شناخت و باورهای مردم ایران از امهات این نبرد در مدل اخیر( پایانی) بوده و چنانچه۱. با درایت مسئولین،مردم،رسانه، انقلابییون، نهادهای تصمیم ساز ذیل منظومه فکری حضرت آقا پیش بروند و۲.صبر راهبردی مبتنی بر آموزه قرآنی" ان مع العسر یسرا" را نه در لسان که در وجدان و باور خود حک کنند و ۳. همچون حاج قاسم ها، طهرانی مقدم ها، فخری زاده ها، چمران ها، کاظمی آشتیانی ها،شهریاری ها شیوه زیست جهادی و مدیریت هوشمندانه تبدیل تهدید به فرصت را سرلوحه کارمان قرار دهیم؛ ایران عزیز که متصف به اسلام سیاسی یا همان کلمه نورانی و مقدس انقلاب اسلامی شده است، برآوردهای امثال کیسینجر،فوکویاما، تافلر، چامسکی را در آینده ای بسیار بسیار نزدیک تحقق می بخشد.
دلار، هسته ای، گسل های اجتماعی و مذهبی، تلاطمات معیشتی مردمی، شبکه سازی های هویتی، پروپاگاندای رسانه ای ،همگی برای کند کردن،متوقف کردن،استحاله کردن، نابود کردن و در یک کلام سر خط آوردن ایران برای نرمال رفتار کردن در چارچوب نظم جهانی مطلوب آمریکا و همراهان اروپاییش بویژه نازایی و عدم تحقق کابوس نظم نوین جهانی هشدار داده شده توسط اتاق های فکرشان می باشد. اما همان طور که گفته شد ایران با تمدن و فرهنگ چند هزار ساله که چهار دهه است مزیین به اسلام سیاسی انقلابی شده است نه تنها بدنبال سربرآوردن و احیای شکوه به تاراج رفته خود و سایر ملت های منطقه( که دیرپایی جزو ایران بزرگ از آسیای میانه و قفقاز تا سواحل شرقی دریای سیاه بوده اند) می باشد،بویژه بدنبال تحقق نظم نوین جهانی و برپایی دهکده جهانی، بر اساس تحقق شرایط ظهور آخرین انسان الهی و ذخیره بازمانده از صلحا و پیامبران و اولیای اللهی و مقابله تمام عیار حکمرانی جهانی در برابر نظم دهندگی جهانی شیطان با عملگی غرب می باشد. الیس صبح بقریب. ان شا الله
*پوریاطیبی کارشناس مسائل راهبردی
@safavali