احمد، ماجد، لیلا! عمواسماعیل کجاست؟
🔹گوشهایم را تیزتر میکنم؛ برادر و خواهرهایش را از زیر سنگ و چوبها صدا میزند «کجایی احمد، ماجد، لیلا! بیاید دارم خانهمان را دوباره نقاشی میکنم؛ انگارنهانگار سقفی بهروی سرمان ریخته، انگارنهانگار اسباببازیهایمان خرد شده و کمر عروسکهایی که بابا برایمان خریده، شکسته.»
🔹اما تصویر این دختر ناخودآگاه ما را بهیاد بازدید چند روز پیش اسماعیل هنیه میبرد؛ جایی که اسماعیل پساز نمایش این دختربچه که البته برای او تکراریترین صحنه بود، با شفقت از اجرای او تقدیر کرد و البته ساعتی بعد خودش نیز به بچههای فلسطینی مانند احمد، ماجد و لیلا پیوست.
🔹شاید آن روز که مقابل چشمان رئیس دفتر سیاسیِ حماس در حال اجرای نمایش در نقش یک کودک فلسطینی بود، گمان نمیکرد که چند ساعت بعد نمایشنامهاش هم میتواند دستخوش تغییر شود.
🔹یا آن روز که طراحان مجموعهٔ سرزمین تمدنها دستبهکار شدند تا چنین سازههایی را طراحی کنند، فکرش را هم نمیکردند که ۴ روز بعد مهمان ویژهٔ آنها رئیس دفتر سیاسی حماس باشد و از قضا آن روز هم آخرین روز عمر شریف اسماعیل هنیه باشد.
✅
eitaa.com/safir_channel ایتا
✅
splus.ir/safir_channel سروش