آتشي نمى سوزاند "ابراهيم" را ، و دريايى غرق نمي کند "موسى" را ؛ کودکي، مادرش او را به دست موجهاى "نيل" مي سپارد ، تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش ؛ ديگري را برادرانش به چاه مى اندازند ، سر از خانه ي عزيز مصر درمي آورد ! مکر زليخا زندانيش مي کند ، اما عاقبت بر تخت ملک مي نشيند... از اين "قِصَص" قرآنى هنوز هم نياموختي؟! که اگر همه ي عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ نمي توانند ... او که يگانه تکيه گاه من و توست ! پس ؛ به "تدبيرش" اعتماد کن ، به "حکمتش" دل بسپار ، به او "توکل" کن ؛ و به سمت او "قدمي بردار" ، تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشيني...