در دلم بود كه آدم شوم؛
امّا نشدم 🍁
بی خبر از همه عالم شوم؛
امّا نشدم🍁
بر درِ پیرِ خرابات
نهم روى نیاز🍁
تا به این طایفه محرم شوم؛
امّا نشدم 🍁
هجرت از خویش كنم،
خانه به محبوب دهم 🍁
تا به اسماء معلّم شوم؛
امّا نشدم🍁
از كف دوست بنوشم همه شب
باده عشق 🍁
رسته از كوثر و زمزم شوم؛
امّا نشدم🍁
فارغ از خویشتن و
واله رخسار حبیب🍁
همچنان روح مجسم شوم؛
امّا نشدم🍁
سر و پا گوش شوم،
پاى به سر هوش شوم 🍁
كز دَم گرم تو مُلهَم شوم؛
امّا نشدم🍁
از صفا راه بیابم
به سوى دار فنا🍁
در وفا یار مسلّم شوم؛
امّا نشدم🍁
خواستم بر كنم از كعبه دل،
هر چه بت است🍁
تا برِ دوست مكرّم شوم؛
امّا نشدم 🍁
آرزوها همه در گور شد
اى نفس خبیث🍁
در دلم بود كه آدم شوم؛
امّا نشدم🍁
📚دیوان اشعار حضرت
#حضرت_امام #امام_خمینی(رحمه الله)