مگر نه این است که این رسم، ارثیه‌ی ماست از کربلا؟! از گوشه و کنار خیمه‌های حسین ع... هرجا کار گره می‌خورد... هرجا کارد به استخوان می‌رسید... هرجا که روزن امّید... رو به خاموشی و زوال می‌رفت همه نگاه‌ها سمت عباس ع بود! من، کارد به استخوانِ‌دلم که می‌رسد... تمام وجودم، ناخودآگاه تو را صدا می‌زند؛ کاشف‌الکربِ حسین ع! خالصانه، بی‌ریا، با جان و دل، بی‌حدّ و مرز تا ابد، یک جورِ دیگر دوستت دارم