‏ 5 2 ✳️ در خطبه معروف به كه در توصيف صفات كمال ذات حق تعالى است مى‏فرمايد: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى‏ لايَفِرُّهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ، وَ لايُكْديهِ الْإعْطاءُ وَ الْجُودُ، اذْ كُلُّ مُعْطٍ مُنْتَقَصٌ سِواهُ، وَ كُلُّ مانِعٍ مَذْمُومٌ ما خَلاهُ، هُوَ الْمَنَّانُ بِفَوائِدِ النِّعَمِ، وَ عَوائِدِ الْمَزيدِ وَ الْقِسَمِ. عَيالُهُ الْخَلائِقُ، ضَمِنَ ارْزاقَهُمْ، وَ قَدَّرَ اقْواتَهُمْ، وَ سپاس خداى را كه امساك و جمود بر ثروتش اضافه نمى‏كند و عطا و بخشش تهيدستش نمى‏نمايد؛ زيرا هر بخشنده‏اى جز او ثروتش كم مى‏شود و هر منع كننده‏اى جز او شايسته مذمّت است. اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و فراوانى بهره‏ها و نصيب‏ها. جميع آفريده‏ها روزى‏خور اويند، رزق همه را ضمانت كرده و قوت و توشه آنان را مقدّر نموده، و راه روشنش را به رغبت‏كنندگان و خواهندگان آنچه نزد اوست نشان داده و اين طور نيست كه جود و بخشش او در آن جا كه از او بخواهند بيشتر از آن جا باشد كه از او نخواهند. بنابراين هيچ موجود زمينى و آسمانى توانايى قدرشناسى توانگرى مطلق خداوند را ندارد همان طور كه در چند جاى قرآن خداوند به اين نكته اشاره فرموده است: وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ‏وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ السَّموَ تُ مَطْوِيتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحنَهُ وَ تَعلَى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ» «زمر 67» و خدا را آن گونه كه سزاوار اوست نشناختند، در حالى كه زمين در روز قيامت يكسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان‏ها هم درهم پيچيده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شريك مى‏گيرند. آرى، سرچشمه شرك به خدا بى‏معرفتى در حق بزرگ پروردگار است، كسى كه بداند او وجودى نامحدود است و همه آفرينش از ناحيه اوست و حتى در بقاى خود هر لحظه به فيض وجود او نيازمندند و تدبير هستى و گشودن گره تمام‏ مشكلات و گسترش رزق‏ها به دست با قدرت اوست و حتى شفاعت به اذن او صورت مى‏گيرد، پس چه جاى انكار حق و سرپيچى از اراده پروردگار بزرگ است. مشركان، خدا را به حق نشناختند كه اگر مى‏پذيرفتند راه كفر و عصيان را نمى‏رفتند، معنايش اين است كه مؤمنان خداپرست او را به حق و حقانيت شناخته‏اند، بنابراين از اين كه پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله اعتراف مى‏فرمايد: ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ وَ ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ. حق تو را در عبادت به جاى نياورديم و حق تو را در شناخت واقعى تو نشناختيم. بايد دانست كه معرفت داراى مراحلى است: مرحله بالاى آن پى بردن به كنه ذات خداست كه براى هيچ موجودى ممكن نيست كه مقصود حضرت همين مرتبه است. اما مراحل پايين‏تر كه در حد استعداد انسان‏هاست و آن شناخت اجمالى از صفات و افعال اوست كه به فراخور انديشه و برداشت عقل بشرى مى‏باشد و اين «معرفة اللّه» به عموم خردمندان و مردم سفارش شده است. ولى مشركان و كفّار از همين مرحله هم محروم ماندند. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 324 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2