آفريدگار توانا به مشيت حكيمانه ى خود، هواى نفس و غرايز را كه عامل موثر بقاى فرد و نوع است، در وجود انسان و حيوانات مستقر فرموده، با اين تفاوت كه حيوانات به هدايت تكوينى خداوند مجازند غرايز خود را آزادانه و بدون قيد و شرط اعمال نمايند،
اما انسان موظف است هواى نفس و غرايز خويش را با هدايت تشريعى بارى تعالى تعديل كند و آنها را با اندازه گيرى صحيح و در حدود مصلحت اقناع نمايد،
زيرا حيوان موجودى است يك بعدى، حيوان ساخته شده، به غرايز حيوانى مجهز گرديده، و در دوران حيات كارى جز اعمال غرايز و بروز دادن خلق و خوى حيوانى ندارد.
اما انسان موجودى است دو بعدى و با دارا بودن جنبه ى حيوانى، واجد مزاياى انسانى و حامل روح الهى است.
او داراى ودايع اختصاصى و ذخاير الهامى است، قابليت و استعدادش براى پيمودن مدارج كمال، نامحدود است.