#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 2
2-
#مودت_يا_حسد
https://eitaa.com/sahife2/59467
✳️ كمالات و ارزشهاى ديگران، خواه مادى باشد يا معنوى، به دو گونه انگاشته مىشود:
گاهى از روى حسادت و خودخواهى است و گاهى از روى غبطه و از خود گذشتگى است.
#حسد نسبت به كمالات مادى و معنوى انسانها در هر صورت ويژگى پليدى است؛ زيرا دردى بىدرمان و رنج روحى و روانى را در پى دارد و جامعه را از نظر اعتماد ناامن مىسازد.
امام على عليه السلام فرمود:
مَنْ وَلَعَ بِالْحَسَدِ وَلِعَ بِهِ الشُّوْمُ.
هر كه شيفته حسادت باشد، نحسى و بدبختى شيفته اوست.
و فرمود:
الْحاسِدُ يُظْهِرُ وُدَّهُ فى أَقْوالِهِ وَ يُخْفى بُغْضَهُ فى أَفْعالِهِ، فَلَهُ اسْمُ الصَّدِيقِ وَصِفَةُ العَدُوِّ.
حسود به زبان لاف دوستى مىزند و در عمل مخفيانه دشمنى مىورزد و بنابراين او نام دوست دارد ولى از صفت دشمن برخوردار است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
آن گاه كه موسى بن عمران در حال مناجات و گفتگو با پروردگارش بود، مردى را زير سايه عرش خدا ديد. عرض كرد: اى پروردگار من! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خدا فرمود: اى موسى! او از كسانى است كه بر نعمتهايى كه خدا به مردم داده است حسادت نورزيده است.
حسادت ازجمله بيمارىهايى است كه بلاى جان امتها شده است و در چهره رقابت خانوادگى و چشم هم چشمى و فخر فروشى به ارزشهاى دينى ضربه شديد زده و عاطفه انسانى را نابود كرده است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روزى به اصحابش به اين نكته، هشدار جدى داده و فرمود:
هان! بيمارى امتهاى پيشين، يعنى حسد به شما سرايت كرده است؛ اين بيمارى نه موى سر را كه دين را فرو مىريزاند.
از نتايج حسادت اين است كه زيان و ناراحتى بسيارى پديد مىآورد، دل را سست و بدن را بيمار مىكند و يك جامعه را به مرضهاى روانى و جسمانى مبتلا مىكند و گاهى چيرگى حسادت بر تقديرات، سرنوشت يك ملت را عوض مىكند.
امّا علاقه به ديگران و غبطه خوردن به حال خويش كه او هم مانند ديگران داراى كرامات نفس و فضايل اخلاقى باشد، بسيار پسنديده است.
البته نسبت به كسانى كه در مراتب بالاترند؛ ويژگى كمال نيست؛ زيرا هر كسى به اندازه شأن و منزلت خود داراى كمالات است ولى چون ما نسبت به كمال حق ناقصيم و او كمال محض و سرچشمه همه ارزشهاى معنوى است، بايد احساس كمبود نمايد و در جهت سير به سوى حق بكوشد.
هنگامى كه به حضرت سجّاد عليه السلام عرض كردند: اى فرزند پيامبر خدا! چرا اين اندازه عبادت مىكنى؟ فرمود: كيست كه بتواند مانند امير المؤمنين عليه السلام آن همه عبادت خدا كند. «2» و اين بيان حقيقت است نه غبطه به حال ديگرى؛ زيرا در وجود انبيا و اوليا و معصومان عليهم السلام نقص و كمبودى نيست و هر يك در مقام خويش كاملند؛ بلكه نوعى درخواست بالاتر است.
وجود مبارك آنان در دعايشان، طلب ورود به هر خيرى به مانند ورود محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله مىكنند و درخواست خروج از هر بدى به مانند خروج محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله از بدىها مىكنند كه در آن خاستگاه عصمت وجود دارد؛ زيرا خروج از تمام زشتىها و ورود به تمام خوبىها مساوى با درخواست عصمت است، چه در صورت استعدادى يا در فعليّت هم باشد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 312
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با
#صحیفه_سجادیه
🆔
@sahife2