حس میکنم بیشتر کم کاری از جانب خانوماس...
اگر خودشونو مقید کنن به این مسئله که:
حتما باید من صبح پاشم و صبحونه اماده کنم و کنار مرد خونه بشینم و صبحونه بخورم و لباساشو براش اتو کنم و اخر سر بدرقه اش کنم
و...
وقتی سر ظهره و میدونم الان اونی که پشت دره مرد خونه اس، خودمو مقید کنم که حتما من باید در رو براش باز کنم و بهش خسته نباشید بگم و یه لبخند مهمونش کنم...
خیلی وضعیت روابط بهبود پیدا میکرد...
خانوم فاطمه زهرا همیشه خودش در رو برا مولا باز میکرد...
به همین خاطرم مولا میگفتن من چهره فاطمه رو که میبینم تمام غمها و مشکلاتم یادم میره!
حاج اقا پناهیان قشنگ میگن!
تو چیکار داری که اون لیاقتشو داره یا نه!
تو اینطوری با شوهرت رفتار کن بعد ببین خدا برات چطور جبران میکنه!!
اونوقت خدا خیلی چیزایی رو که لیاقتش رو نداشتی بهت میده!!
به خدا بگو:
خدایا من به لیاقتش نگاه نکردم! تو هم به لیاقت من نگاه نکن!
خدام بهت میگه: آفرین عزیزم..!
منم همین کارو با خودت میکنم!