🔹❃🔹🔹❃🔹🔹❃🔹🔹❃🔹 🔆 يک روز در شلمچه ،حاج قاسم سليمانے به حسين گفت: اكبر موسے پور و حسين صادقے نيامدند... احتمالا اسير شده اند به قرار گاه خبر بده.... حسين ساعت ۱۰ صبح به من گفت: حميد من تا شب صبر مے كنم.ان شاء الله فردا صبح از همه چيز مطلع مے شويم. حسين صبح زود پيش من آمد و گفت: حميد،... اكبر و حسين اسير نشدند. گفتم: از كجا خبر شدے؟ جواب داد: ديشب در خواب هر دو نفرشان را ديدم.اكبر خيلے نورانے و جلو بود.حسين كمتر نورانے بود. بعد از من پرسيد اگر گفتے چرا اين گونه بود؟ گفتم: خودت بگو... جواب داد: هيچ وقت ترک نمے شد و در سخت ترين شرايط حتے در آب كه براے شناسايے رفته بود نماز شبش را مے خواند. اما بعضے وقت ها كه خيلے خسته بود نماز شبش را نمے خواند. در خواب، اكبر به من گفت: ما ۱۲ شب ديگر با حسين مے آييم. گفتم: ديشب چه كردے كه توانستے آن ها را ببينے ؟ گفت: كارے نكردم ، يك سوره براے ديدنشان خواندم و آنها را در خواب ديدم. حسين از عرفاے جبهه بود و زيباترين نماز شب را مے خواند، ولے كسے او را نمے ديد، رفيق خدا بود و مشكلات را با الهام هايے كه به او مے شد، حل مے كرد به مرحله يقين رسيده بود و پرده هاے حجاب را كنار زده بود. پيش از عمليات فاو بچه ها جذر و مد آب را دقيقا اندازه گيرے مےكردند، به اين ترتيب كه هر شب يكے از بچه ها به مے رفت و جذر و مد را اندازه گيرے مے كرد، تا ميانگين دستشان بيايد. يک شب ساعت ۱۲ حسين يوسف اللهے به شهيد محمد رضا كاظمے گفته بود سريع خودت را به منطقه فاو برسان كه حسين بادپا سر پست به خواب رفته. او هم سريع خودش را ظرف ۲۰ دقیقه به اروند رسانده بود و دیده بود که حسین بادپا خواب است. علی نجیب زاده گفت: وقتی این قضیه را از محمد رضا کاظمے شنیدم، متعجب شدم و به اهواز رفتم. حسین سیف الهے را دیدم و گفتم : تو این جا هستے و اروند را کنترل مے کنے؟ گفت: فرقے نمے کند، اینجا يا آنجا ، خواب یا بیدار، اگر بشویم ، همه مشکلات حل مے شود. 🌷 🌹یادشهداباذکرصلوات 🌷سلام بر شهدا،سلام بر ابراهیم https://eitaa.com/salambarebraHem