❌ اگر اسد واقعا گفته بوده باشد که "نمی خواهم ادامه دهم" آیا حق نداشته است؟ / ایران باید اکنون چه کند؟ درباره ی بشار اسد فعلا نمی تواند قضاوت دقیقی داشت اما کسانی که میشنوند که اسد گفته "ارتش را نمی توانم کنترل کنم" یا گفته "نمی توانم با این وضع ادامه بدهم"و ... به یک مسئله توجه کنند: سید حسن نصرالله شهید شده هنیه شهید شده و افرادی که با ایران کار میکرده اند ترور شده است. ایران با 200 موشک اسرائیل را زده اما این 200 موشک لزوما بازدارندگی برای عدم تکرار ترور ها محسوب نشده است. پس اگر کسی (به هر دلیلی) وادار شده با مقاومت کار کند و تفاوت دیدگاه داشته باشد ، در این صورت هیچ بعید نیست با خود بیندیشد که در صورت ادامه ی این مسیر چه بر سر من و زن و فرزندم میتواند بیاید.... بله ما و امثال ما تا ته این مسیر هستیم. اما برای اسد که میداند چند روز قبل از ترور سید حسن نصرالله به ایشان اطلاع دادند و برای اسدی که میداند چند روز قبل از پیشروی تروریست ها نتانیاهو مستقیما خود او را خطاب قرار داده باید حق قائل شد که اگر پیشنهاد های دیگری در این منطقه ی غیر قابل پیش بینی شنیده باشد روی ان فکر کرده باشد.... در واقع بخشی از مشکل ، ضعفی است از طرف ما که باید ریشه ای حل شود. اما در خصوص آینده ی سوریه و اینکه ایران باید چه کند: ایران چه باید بکند؟ 1- فعلا ایران باید بنشیند و نظاره کند و از مناظر به خوبی لذت ببرد. تحت هیچ عنوان هم دخالت نکند. چون در خصوص تمام وقایع (از همین پیش روی های اسرائیل تا چیزهای دیگر) یک پاسخ روشن وجود دارد: این سوریه ی بی اسد است. و اساسا نه من مدافع اسد بودم و نه عاشق چشم و ابرویش ، بلکه برای اینکه "این سوریه ی بی اسد" رخ ندهد ، عقلانی حمایتش کردم... پس فعلا نظاره گر بودن ایران و عدم دخالت (تا رسیدن سوریه به آرامش) درست ترین کار است اما ایران نباید فرصت باز کردن گره های ذهنی سوری ها (از طریق شبکه های اجتماعی) و به تصویر کشیدن حقایق سوریه ی بی اسد را رها کند. 2- ایران نباید این نکته که ما میتوانیم با تروریست های حاکم همکاری کنیم را باور کند. برخی در ایران میگفتند با باکو و ایضا با طالبان می توان همکاری داشت. نه باکو در قبال ایران شرافتمندانه رفتار کرده و نه طالبان حاضر شده حق آبه ایران را بپردازد. اینها که دیگر تروریست هستند و تکلیفشان مشخص .... پس ایران ضمن اینکه هرگز نباید باور کند که میتواند همکاری مشترکی با اینها داشته باشد باید از سوریه ی بعد از اسد یک چیز بخواهد "عدم عادی سازی با اسرائیل" و برای همین هم تلاش کند.... 3- مهم تر از همه : حماقتی که درباره ی طالبان انجام داد را تکرار نکند... درباره ی تروریست ها اگر قرائت رسمی حکومت برای تامین منافع ملت ایران این است که بگوییم " اینها مسلح هستند نه تروریست" مسئله ای نیست. حکومت قرائت خود را ارائه دهد. اما اتفاقا به بیان حقایق این تروریست ها برای مردمش بپردازد و غافل نباشد. چرا این ضروری است؟ فرض محال فردا روزی هم که شما با تروریست ها پای یک میز نشستی باید بتوانی به آنها بگویی : من همین که تا اینجا آمدم دارم به تو لطف میکنم ، چون مردمم اصلا نگاه مثبتی به تو ندارند... این متاسفانه مسئله ای است که رفتار رسانه ای صدا و سیمای ما در خصوص طالبان (که خیلی ها را دچار اشتباه محاسباتی کرد) نشان میدهد ما رعایتش نکرده ایم و حالا باید به آن توجه داشته باشیم.. 4- باز هم تاکید : ایران عجله نکند. به زودی هرکسی در سوریه حاکم شد به اهمیت ایران پی خواهد برد... 5- و باز هم تاکید : ایران از فرصت های رسانه ای (حمله ی اسرائیل به سوریه ، اشغال خاک این کشور ، بحران داخلی) حتما و قطعا استفاده کرده و مستقیم و غیر مستقیم به مردم سوریه حتما توضیح دهد که منطق ایران در حمایت 15 ساله از نظم سوریه جلوگیری از رخ دادن این موارد بوده که اگر نبودیم و نمی خواستیم حمایت کنیم ، این 14 روز به همه ثابت شد که اسد بیش از این دوام نمی آورد و اما اگر چنین نمی کردیم امروز باید اسرائیل را نه در جولان که در دیگر مناطق و جنگنده هایش را هر روز روی سر خورد و مراکز نظامی خود را نابود تر از قبل میدید.... ایران فرصت های زیادی دارد. بخشی از ان در بازسازی ذهنیت مردم سوریه است. غافل نباشید... «سلام ایرانی» ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/salamiraniaziz •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•